یک شرک مستوری در درون خیلی ها هست ... در سوره مبارکه «یوسف» فرمود «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ» (1) که یک شرک ظریف و دقیق و ضعیفی در اکثر مردم هست ...
در ذیل آیه این روایات نقل شده است که از امام (سلام الله علیه) سؤال کردند، چگونه مؤمن مشرک میشود؟
فرمود: همین که میگویند «لَو لا فَلانٌ لَهَلَکتُ»، اگر فلان کس نبود کار ما حل نمیشد.
یا تعبیرات عرفی که میگویند اول خدا دوم طبیب؛ و حال آنکه خدا اولی نیست که ثانی داشته باشد، همه اشیا و اشخاصی که در نظام الهی هستند، سربازان الهی هستند که «لِلّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ» (2)
به حضرت عرض کردند پس چه بگوییم؟ فرمود خدا را شکر که از این راه به وسیله فلان شخص مشکل ما را حل کرد، نه اینکه اول خدا دوم فلان شخص، یا «لَو لا فَلانٌ لَهَلَکتُ». (3)
آن شرک مستور و مرموز که در اکثری مردم هست، همین است. ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
شما قبرهای شهدای گمنام را رفتید دیدید؛ اگر یک دفعه فرصت کردید، آن الواح این شهدای گمنام را بخوانید، ببینید که ادبا بر این لوحها چه چیزی نوشتند، شعری از فؤاد کرمانی معروف است که:
گر بشکافم هنوز خاک شهیدان عشق*** آید از آن خفتگان زمزمه دوست دوست (1)
ولی وقتی انقلاب شد و شهدای گمنام آمدند، بر قبر و الواح این شهدای گمنام، اینچنین نوشته شد: «آید از آن کشتگان زمزمه یا حسین».
اینها به خدا راست است، «آید از آن کشتگان زمزمه یا حسین».
ما با اینها زنده هستیم، اینها را فراموش نکنیم، این دعا، این ناله، فرمود اگر ناله شما نباشد، دعای شما نباشد،«لَو لاَ دُعَائُکُم» (2) خدا اعتنایی ندارد؛ اینها برکات هستند.
کسی نگفت که شما این شعر کرمانی را عوض کنید، آنکه گفته بود درباره عرفا و امثال عرفا سخن گفت:«گر بشکافم هنوز خاک شهیدان عشق*** آید از آن خفتگان زمزمه دوست دوست»
اما اینها آمدند گفتند این عملی و علنی شد، شب های عملیات همین بود: «آید از این کشتگان زمزمه یا حسین».
پی نوشت ها:
1. مجموع دیوان (شمع جمع)، میرزا فتح الله قدسی کرمانی (متخلص به فؤاد)
2. بحارالانوار (ط ـ بیروت)، ج5، ص309
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی:
یک اصل کلی را قرآن کریم ذکر کرد، فرمود دیگر لازم نیست شما نماز استسقا بخوانید، دعای استسقا کنید؛ شما که به وظیفه خود عمل کنید، این نظام سپهری باران را کاملاً به شما میدهد «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّریقَةِ َلأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً» (1)
در روایات ما، ائمه (علیهم السّلام) فرمودند که هیچ گیاه تشنهای نیست، مگر اینکه ذات اقدس الهی به اندازه نیاز او باران میفرستد؛ ولی بشر اگر صالح باشند، دامداری و کشاورزی و همه مسائل اقتصاد مقاومتی او حل میشود و باران مناسب و مساعد هم می فرستد و اگر بشر صالح نبود، این باران ها را به دریا میفرستد ...
بارها این عبارت مرحوم بوعلی از الهیات شفا اینجا خوانده شد، ایشان میفرماید، آن کسی که به این مطلب نرسید که چه تاثیری بین نماز استسقاء و آمدن باران وجود دارد، چه تلازمی بین آدم خوب بودن و باران دارد، «إنما یدفعه هؤلاء المتشبهة بالفلاسفة» (2) او فیلسوف نیست، او به چیزی از نظام خلقت آشنا نیست، فیلسوف الهی هرگز منکر این حرف ها نیست.
فرمود ما رسالهای نوشتیم در «البرّ و الإثم» و این مسأله را کاملاً ثابت کردیم که مبادا کسی خیال کند چه تأثیری بین نماز استسقاء و آمدن باران وجود دارد.
پس دو اصل کلی است که در دین ما آمده، یکی فرمود «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّریقَةِ»، اگر مردم نه بیراهه بروند و نه راه کسی را ببندند، نه اختلاسی در کار باشد و نه به فکر این باشند که خودشان را تأمین کنند و نه با بیت المال بازی کنند، ما به اندازه کافی باران میفرستیم «لأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً»، سدها را پر میکنیم، مزرع را پر میکنیم، مرتع را پر میکنیم، فضای سالم به اینها میدهیم، محیط زیست به اینها میدهیم.
«وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قیلاً»؟ (3) از او راستگوتر کیست؟! از او به وعده عمل کنندهتر کیست؟! فرمود اگر امتحان شدید، گرفتار شدید، نماز استسقاء بخوانید، دعای استسقاء بخوانید.
این دعای استسقای وجود مبارک امام سجاد [علیه السّلام] را ... شما آقایان هر کدام روزی یک بار یا کمتر و بیشتر بخوانید؛ اینچنین نیست که ما منتظر باشیم و چیزی نخواهیم، به ما فرمود بخواهید، تا من به شما بدهم.
این دعای نورانی امام سجاد (علیه السّلام) که دعای نوزدهم است، این را روزی یک بار بخوانید، هفتهای یک بار بخوانید، ماهی دو سه بار بخوانید، به بچههایتان بگویید بخوانند، به شاگردان خود بگویید بخوانند، در هر حال ما هستیم و این دعا ...
پی نوشت ها:
1. سوره جن، آیه16
2. الشّفاء(الالهیات)، متن، ص439
3. سوره نساء، آیه122
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی:
این «یَخْلُقُکُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ» درست است که صُلب پدر سهمی دارد اما سهم تعیین کننده در تَکَوُّن فرزند، همان نفس مادر است که زن اگر به عظمت خود پی ببرد، میفهمد او مجرای «أحسن المخلوقین» شدن است ...
اگر مخلوقی برتر و زیباتر و بهتر از انسان بود، خدای سبحان در آفرینش آن مخلوق میفرمود «فَتَبارَکَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ»، چون مخلوقی أحسنِ از انسان نیست؛ لذا «فَتَبارَکَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ» را درباره آفرینش هیچ موجودی نفرمود.
این «أحسن المخلوقین» در پرورشگاهِ مادر ظهور میکند نه پدر! ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
در سوره «اعراف» به ما فرمود «أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ» (1)
یعنی شما در عین حال که مُلک را یک علم تجربی میشناسید، بدانید که این آسمان و زمین در تحت تدبیر کسی هست.
لذا فرض ندارد که ما زمین شناسی داشته باشیم، دریاشناسی داشته باشیم، شیمی داشته باشیم، فیزیک داشته باشیم و اینها دینی نباشد.
چون گذشته از اینکه اینها مخلوق هستند، خدای سبحان هم فرمود «أَفَلا یَنْظُرُونَ إِلَی اْلإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ» (2) ...
همه اشیا همین طور است، فیزیک و شیمی نظر به اشیا است (کَیْفَ خُلِقَتْ)؛ لذا فرض ندارد که ما علم غیر دینی داشته باشیم؛ منتها پیشانی هر چیزی به دست خداست، اگر کسی او را ببیند، یقیناً موحّد خواهد بود.
یادداشت های مرتبط قبلی:
علم غیر دینی محال است و محال است و محال!
علم غیر دینی در عالَم، مستحیل است
پی نوشت ها:
1- سوره اعراف، آیه185
2- سوره غاشیه، آیه17
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی:
فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/4
الآن شما این خانه سالمندان را که میبینید، بیچارهها یک مرگ تدریجی دارند، سالی یک بار بچهها یک شاخه گل برایشان میبرند، این یک مرگ تدریجی است، این با «إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما» که سازگار نیست.
فرمود «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»، نه بینداز در خانه سالمندان!؛ این چرا میاندازد در خانه سالمندان؟ برای اینکه عاطفه نچشید، این خودش در مهدکودک تربیت شد، مگر مهدکودک عاطفه میآورد؟
این آدم خلأ دارد که این خلأ هفت ساله را هیچ چیز حتّی با موعظه با نصیحت پر نمیکند، این با شیر باید بیاید، این با آغوش مادر باید بیاید، راه آن فقط همین است.
چرا گفتند «حقُّ الحِضانه» برای مادر است ولو طلاق گرفته باشد؟ برای اینکه این بچه باید در آغوش مادر این دوره هفت ساله دانشگاه مهر و عاطفه را طی کند؛ آن وقت جامعه، جامعه عطوف خواهد بود ...
آن قسمت های عقلانیت و مدیریت را به پدر داد و این عاطفه را به مادر، تا نظام سامان بپذیرد.
چون بشر، هم عاطفه هم مدیریت و هم جهاد میخواهد.
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی:
فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/3
این بیان نورانی امام رضا (سلام الله علیه) که بارها شنیدید ملاحظه بفرمایید.
حضرت فرمود «تَزَاوَرُوا» به زیارت یکدیگر بروید، فاصله نگیرید، «فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ» شما شیعههای ما هستید، وقتی به سراغ یکدیگر میروید، جلساتی دارید ولو هفتهای یک بار، دور هم جمع می شوید شیعه ما هستید حرف های ما را نقل کنید «تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ وَ ذِکْراً لِأَحَادِیثِنَا وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ»(1) احادیث ما عاطفه ایجاد میکند، محبت ایجاد میکند، دوستی ایجاد میکند.
اینکه میگویند سنگ روی سنگ بند نمیشود، سخنی است حق؛ الآن این برج میلاد و امثال میلاد، همه آن که با سنگ و آهن ساخته نشد، سنگ هرگز روی سنگ بند نمیشود، یک ملاط نرمی لازم است که برج ساخته شود.
فرمود سخنان ما، دستورات ما، روحانیت ما، رهبری ما مانند آن ملاط نرم است که جامعه را بالا میبرد، اگر شما اینها را بردارید، بله سنگ روی سنگ بند نمیشود.
الآن این عاطفه و ملاط کمرنگ شده است؛ لذا ده ـ دوازده میلیون پرونده است، این تعداد پرونده برای امثال ماهاست که اهل مسجد هستیم، بیگانه که نیست؛ ظهر میرود نمازش را میخواند، بعد قبل و بعدش هم کار خودش را انجام می دهد.
جامعه را نه بانک ربوی اداره میکند که قرض الحسنه را انسان بردارد، به فکر «یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا»(2) نباشد، نه این خشونت ها و مدالگیری های زنانه!
جامعه را زن اداره میکند، عاطفه اداره میکند، هزینهها هم تأمین است.
وقتی ده ـ دوازده میلیون پرونده در دستگاه قضایی باشد هر پرونده بالأخره برای یک خانواده سه چهار نفری است چهل پنجاه میلیون نفر همه درگیر پرونده در دستگاه قضا هستند، هزینههای آن هم قابل بررسی جدّی است، آن استرس و بیماریهای آن هست که هزینههای دیگر است.
... اما کار عاطفه برای جلوگیری و دفع این خطرات و خشونت است، نه رفع؛ برای رفع البته دستگاه قضایی هست «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»(3) هست و مانند آن؛ اما آنچه جامعه را روشن میکند، موفق میکند به تکامل میرساند، دفع خطر است که آن به وسیله مادر است.
پی نوشت ها:
1- الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج2، ص186
2- سوره بقره، آیه276
3- سوره بقره، آیه179
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی:
فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/2
تنها کسی که میتواند عاطفه را به جامعه منتقل کند زن است؛ این عواطف که کم شود، گذشت در زندگی که کم شود، قرض الحسنه کم شود، بانک های ربوی زیاد شود، نتیجه آن میلیونها پرونده است که در دستگاه قضایی است.
جامعه را هرگز با ربا و فشار و خشونت و اِفراط نمیشود اداره کرد؛ این ده ـ دوازده میلیون پرونده متعلق به ماهاست. ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/1
بعد از اینکه ساختار کلی عالَم را مشخص کرد، فرمود «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»؛ هیچ تفاوتی و تفاخُری انسان بر انسان دیگر ندارد ... ساختار همه یکی است، آن موادّ اولیه ای که بشر از آن پیدا شد آن هم یکی است؛ زن هم مثل مرد از همان حقیقت خلق شده است، پس تفاوتی در خلقت زن و مرد نیست ...
پرسش: استاد معذرت می خواهم! اگر انسان ها تفاوتی ندارند، چرا تفاوت در حقوق را بین زن و مرد قائل شدید؟
پاسخ: تفاوت نیست، البته خصوصیاتی در بعضی از موارد هست که زن بیشتر از مرد میبرد، گاهی مساوی مرد میبرد، گاهی کمتر از مرد میبرد؛ یک سلسله حقوقی که زن دارد مرد ندارد، نفقه زن را مرد باید تأمین کند مهریه زن را مرد باید تأمین کند این طور است.
هرگز تبعیضی بیجا نیست، تفاوت نیست، بلکه اختلافی است برابر خصوصیت هایی که این خلقت و آن خلقت دارند.
او باید مادر بشود، مادری عاطفه لازم دارد، خدا به اندازه کافی به او عاطفه داد، هرگز مرد آن توان را ندارد که فرزند رئوف و مهربان تربیت کند، این در اثر آن مادری مادر است، آن مقام شامخ عاطفه است.
اینکه الآن متاسفانه باب شده که بچهها را به مهد کودک میدهند، بارها به عرضتان رسید خطر آن هم این است همین که پدر و مادر مقداری سالمند شدند این بچه چون مهر عاطفی نچشید، پدر و مادر را تحویل خانه سالمندان میدهد.
دیگر او حاضر نیست عمل کند به آیهای که خدا فرمود «إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما»، «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ» (*)، چون این عاطفه میخواهد، تنها جایی که عاطفه را در درون انسان تزریق میکنند، همان آغوش مادر است که هفت سال، کودک این دانشگاه را دارد طی میکند.
یادداشت مرتبط قبلی:
از مهدکوک تا خانه سالمندان
پی نوشت:
*- سوره إسراء، آیات23 و 24
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی:
در نظام تکوین فرمود انسان آزاد است، کسی را مجبور نکردند.
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» (1) میخواهند به انسان بگویند شما آزاد هستی، میخواهی سم بخور میخواهی شهد بخور؛ آزاد هستی هر راهی را بروی.
آزادی انسان نه مجبور است نه مفوّض
اما در نظام تشریع خیر انسان در این است که سم نخورد؛ همین خدایی که میفرماید «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»، انبیا را عقول را فطرت را همه را بسیج کرده تا به انسان بگوید کدام راه را بروید.
اگر با داشتن حجّت بالغه الهی بیراهه رفت، مسأله «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ» (2) بگیر و ببند از آنجا شروع میشود.
این بگیر و ببندِ تشریعی، کار با آن آزاد بودنِ تکوینی ندارد؛ این «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» هیچ ارتباطی به مسائل فقهی ندارد. ادامه مطلب... کلمات کلیدی: