حسود را دوستی نیست . [امام علی علیه السلام]
کشکول حکمت های قرآنی- گزیده بیانات حکیمانه آیت الله جوادی آملی
پیوندها

در سوره «اعراف» به ما فرمود «أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ» (1)

یعنی شما در عین حال که مُلک را  یک علم تجربی می‌شناسید، بدانید که این آسمان و زمین در تحت تدبیر  کسی هست.

لذا فرض ندارد که ما زمین شناسی داشته باشیم، دریاشناسی داشته باشیم، شیمی داشته باشیم، فیزیک داشته باشیم و اینها دینی نباشد.

چون گذشته از اینکه اینها مخلوق‌ هستند، خدای سبحان هم فرمود «أَفَلا یَنْظُرُونَ إِلَی اْلإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ» (2) ...

همه اشیا همین طور است، فیزیک و شیمی نظر به اشیا است (کَیْفَ خُلِقَتْ)؛ لذا فرض ندارد که ما علم غیر دینی داشته باشیم؛ منتها پیشانی هر چیزی به دست خداست، اگر کسی او را ببیند، یقیناً موحّد خواهد بود.

یادداشت های مرتبط قبلی:

علم غیر دینی محال است و محال است و محال!

علم غیر دینی در عالَم، مستحیل است

پی نوشت ها:

1-   سوره اعراف، آیه185

2-   سوره غاشیه، آیه17

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7

 

متن و صوت کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/6/15:: 12:6 عصر     |     () نظر

فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/4

الآن شما این خانه سالمندان را که می‌بینید، بیچاره‌ها یک مرگ تدریجی دارند، سالی یک بار بچه‌ها یک شاخه گل برایشان می‌برند، این یک مرگ تدریجی است، این با «إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما» که سازگار نیست.

فرمود «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»، نه بینداز در خانه سالمندان!؛ این چرا می‌اندازد در خانه سالمندان؟ برای اینکه عاطفه نچشید، این خودش در مهدکودک تربیت شد، مگر مهدکودک عاطفه می‌آورد؟

این آدم خلأ دارد که این خلأ هفت ساله را هیچ چیز حتّی با موعظه با نصیحت پر نمی‌کند، این با شیر باید بیاید، این با آغوش مادر باید بیاید، راه آن فقط همین است.

چرا گفتند «حقُّ الحِضانه» برای مادر است ولو طلاق گرفته باشد؟ برای اینکه این بچه باید در آغوش مادر این دوره هفت ساله دانشگاه مهر و عاطفه را طی کند؛ آن وقت جامعه، جامعه عطوف خواهد بود ...

آن قسمت های عقلانیت و مدیریت را به پدر داد و این عاطفه را به مادر، تا نظام سامان بپذیرد.

چون بشر، هم عاطفه هم مدیریت و هم جهاد می‌خواهد.

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7

متن و صوت کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/5/23:: 5:49 عصر     |     () نظر

فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/3

این بیان نورانی امام رضا (سلام الله علیه) که بارها شنیدید ملاحظه بفرمایید.

حضرت فرمود «تَزَاوَرُوا» به زیارت یکدیگر بروید، فاصله نگیرید، «فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ» شما شیعه‌های ما هستید، وقتی به سراغ یکدیگر می‌روید، جلساتی دارید ولو هفته‌ای یک بار، دور هم جمع می شوید شیعه ما هستید حرف های ما را نقل کنید «تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ وَ ذِکْراً لِأَحَادِیثِنَا وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ»(1) احادیث ما عاطفه ایجاد می‌کند، محبت ایجاد می‌کند، دوستی ایجاد می‌کند.

اینکه می‌گویند سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، سخنی است حق؛ الآن این برج میلاد و امثال میلاد، همه‌ آن که با سنگ و آهن ساخته نشد، سنگ هرگز روی سنگ بند نمی‌شود، یک ملاط نرمی لازم است که برج ساخته شود.

فرمود سخنان ما، دستورات ما، روحانیت ما، رهبری ما مانند آن ملاط نرم است که جامعه را بالا می‌برد، اگر شما اینها را بردارید، بله سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

الآن این عاطفه و ملاط کم‌رنگ شده است؛ لذا ده ـ دوازده میلیون پرونده است، این تعداد پرونده برای امثال ماهاست که اهل مسجد هستیم، بیگانه که نیست؛ ظهر می‌رود نمازش را می‌خواند، بعد قبل و بعدش هم کار خودش را انجام می دهد.

جامعه را نه بانک ربوی اداره می‌کند که قرض الحسنه را انسان بردارد، به فکر «یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا»(2) نباشد، نه این خشونت ها و مدال‌گیری های زنانه!

جامعه را زن اداره می‌کند، عاطفه اداره می‌کند، هزینه‌ها هم تأمین است.

وقتی ده ـ دوازده میلیون پرونده در دستگاه قضایی باشد هر پرونده بالأخره برای یک خانواده سه چهار نفری است چهل پنجاه میلیون نفر همه‌ درگیر پرونده در دستگاه قضا هستند، هزینه‌های آن هم قابل بررسی جدّی است، آن استرس و بیماری‌های آن هست که هزینه‌های دیگر است.

... اما کار عاطفه برای جلوگیری و دفع این خطرات و خشونت است، نه رفع؛ برای رفع البته دستگاه قضایی هست «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»(3) هست و مانند آن؛ اما آنچه جامعه را روشن می‌کند، موفق می‌کند به تکامل می‌رساند، دفع خطر است که آن به وسیله مادر است.

پی نوشت ها:

1- الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج2، ص186

2- سوره بقره، آیه276

3- سوره بقره، آیه179

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7

متن و صوت کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/5/8:: 5:55 عصر     |     () نظر

فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/2

تنها کسی که می‌تواند عاطفه را به جامعه منتقل کند زن است؛ این عواطف که کم شود، گذشت در زندگی که کم شود، قرض الحسنه کم شود، بانک های ربوی زیاد شود، نتیجه آن میلیون‌ها پرونده است که در دستگاه قضایی است.

جامعه را هرگز با ربا و فشار و خشونت و اِفراط نمی‌شود اداره کرد؛ این ده ـ دوازده میلیون پرونده متعلق به ماهاست. ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/5/6:: 4:52 عصر     |     () نظر

فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/1

بعد از اینکه ساختار کلی عالَم را مشخص کرد، فرمود «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»؛ هیچ تفاوتی و تفاخُری انسان بر انسان دیگر ندارد ... ساختار همه یکی است، آن موادّ اولیه ای که بشر از آن پیدا شد آن هم یکی است؛ زن هم مثل مرد از همان حقیقت خلق شده است، پس تفاوتی در خلقت زن و مرد نیست ...

پرسش: استاد معذرت می خواهم! اگر انسان ها تفاوتی ندارند، چرا تفاوت در حقوق را بین زن و مرد قائل شدید؟

پاسخ: تفاوت نیست، البته خصوصیاتی در بعضی از موارد هست که زن بیشتر از مرد می‌برد، گاهی مساوی مرد می‌برد، گاهی کمتر از مرد می‌برد؛ یک سلسله حقوقی که زن دارد مرد ندارد، نفقه زن را مرد باید تأمین کند مهریه زن را مرد باید تأمین کند این ‌طور است.

هرگز تبعیضی بیجا نیست، تفاوت نیست، بلکه اختلافی است برابر خصوصیت هایی که این خلقت و آن خلقت دارند.

او باید مادر بشود، مادری عاطفه لازم دارد، خدا به اندازه کافی به او عاطفه داد، هرگز مرد آن توان را ندارد که فرزند رئوف و مهربان تربیت کند، این در اثر آن مادری مادر است، آن مقام شامخ عاطفه است.

اینکه الآن متاسفانه باب شده که بچه‌ها را به مهد کودک می‌دهند، بارها به عرضتان رسید خطر آن هم این است همین که پدر و مادر مقداری سالمند شدند این بچه چون مهر عاطفی نچشید، پدر و مادر را تحویل خانه سالمندان می‌دهد.

دیگر او حاضر نیست عمل کند به آیه‌ای که خدا فرمود «إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما»، «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ» (*)، چون این عاطفه می‌خواهد، تنها جایی که عاطفه را در درون انسان تزریق می‌کنند، همان آغوش مادر است که هفت سال، کودک این دانشگاه را دارد طی می‌کند.

یادداشت مرتبط قبلی:
از مهدکوک تا خانه سالمندان

پی نوشت:

*- سوره إسراء، آیات23 و 24

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7

متن و صوت کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/5/5:: 8:7 عصر     |     () نظر

در نظام تکوین فرمود انسان آزاد است، کسی را مجبور نکردند.

«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» (1) می‌خواهند به انسان بگویند شما آزاد هستی، می‌خواهی سم بخور می‌خواهی شهد بخور؛ آزاد هستی هر راهی را بروی.

آزادی انسان نه مجبور است نه مفوّض

اما در نظام تشریع خیر انسان در این است که سم نخورد؛ همین خدایی که می‌فرماید «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»، انبیا را عقول را فطرت را همه را بسیج کرده تا به انسان بگوید کدام راه را بروید.

اگر با داشتن حجّت بالغه الهی بیراهه رفت، مسأله «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ» (2) بگیر و ببند از آنجا شروع می‌شود.

این بگیر و ببندِ تشریعی، کار با آن آزاد بودنِ تکوینی ندارد؛ این «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» هیچ ارتباطی به مسائل فقهی ندارد. ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/4/18:: 5:37 صبح     |     () نظر

این عبادت کردن خدا یک قرنطینه است.

اینکه می‌گویند هر کاری می‌کنید مستحب است بگویید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌» (*) این یک ادب زندگی است.

البته ثواب دارد و ثواب لفظی دارد و ثواب عبادی دارد، این سر جایش محفوظ است؛ امّا این راه زندگی را به آدم نشان می‌دهد.

انسان هر حرفی می‌زند، هر کاری می‌کند، چیزی را می‌خواهد بنویسد، چیزی را می‌خواهد بخواند اول می‌گوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» این یک قرنطینه است.

اگر این کار ـ خدای ناکرده ـ حرام یا مکروه باشد که نمی‌شود گفت خدایا به نام تو!

این یک قرنطینه است، یک ایست بازرسی است، یک راه بسیار خوبی است برای مراقبت.

اینکه دین به ما فرمود هر کاری که می‌کنید یک «بِسْمِ اللَّهِ» بگویید یعنی وقتی می‌خواهید حرفی بزنید، مطالعه‌ای بکنید، سخنی بگویید چیزی بخواهید بنویسید، انسان باید طوری باشد که رویش بشود بگوید خدایا این کار را می‌کنم برای رضای تو!

این کار یا واجب است یا مستحب؛ چون اگر حرام باشد یا مشکوک باشد یا مکروه باشد که نمی‌شود این چنین گفت، این معنای مراقبت است.

مطلب مرتبط قبلی:

ذکر خدا یک قرنطینه است 

پی نوشت:

*- بحار الانوار، ج73، ص305؛ «کُلُ‏ أَمْرٍ ذِی‏ بَالٍ‏ لَمْ‏ یُذْکَرْ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَر»

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 1 الی 4

متن و صوت کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/4/8:: 9:29 صبح     |     () نظر

هر کاری که ذات اقدس الهی می‌کند برای کمال انسان است و کمال انسان هم فقط در راه عبادت است که قرب الی الله است ... 

فرمود ما هر کاری کردیم برای اینکه شما عبادت کنید؛ این فای «فَاعْبُدِ» تنها در این سوره نیست، هر جا سخن از این است که ما کاری کردیم برای اینکه شما کامل شوید و این هم هدف مخلوق است نه هدف خالق.

این‌‌چنین نیست که ذات اقدس الهی مقصدی داشته باشد (یک) و چون فاقد آن مقصد است ناقص است (دو) و کاری انجام می‌دهد که به وسیله آن کار به آن مقصد برسد (سه)، اگر بندگان عبادت نکردند ـ معاذ الله ـ خدا به مقصد نمی‌رسد (چهار)، هیچ کدام از اینها نیست.

خدای سبحان برای چیزی کار نمی‌کند؛ نه جهان را خلق کرد تا سودی ببرد، نه جهان را خلق کرد تا جودی کند.

«فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَی وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ» (1)؛ این بیان نورانی امام کاظم(سلام الله علیه) است، فرمود او بدهد بخشنده است ندهد هم بخشنده است.

وصف او از راه فعل به دست نمی‌آید؛ دیگران کاری را انجام می‌دهند در اثر تکرارِ آن کار، ملکه جود سخا و مانند آن پیدا می‌شود ولی ذات اقدس الهی چون جواد است کار از او صادر می‌شود، فیض از او صادر می‌شود؛

لذا در سوره مبارکه «ابراهیم» از زبان موسای کلیم(سلام الله علیه) فرمود به همه جهانیان ابلاغ کنید، فرمود «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی اْلأَرْضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِیُّ حَمیدٌ» (2)

حالا بر فرض همه مردم کافر شوند این ‌طور نیست که ما بگوییم آیه سوره مبارکه «ذاریات» (3) چون عملی نشده خدا به مقصد نرسید.

خدا چون خیّر محض است از خیّر محض جز نکویی ناید نه اینکه خدا ـ معاذ الله ـ ناقص است، کاری را انجام می‌دهد، این کار واسطه است بین او و بین کمال که از راهِ کار، خود به کمال برسد

این می‌شود انسان، این دیگر الله نیست! خدا چون خیّر است کار از او صادر می‌شود نه کار انجام می‌دهد برای اینکه به مقصد برسد.

 لذا در همه موارد تنها راهِ کمالِ انسان، عبادت است؛ هر جا سخن از فیض خاص الهی است فوراً فرمود پس خدا را عبادت کنید.

پی نوشت ها:

1- الکافی، ج4، ص.39

2- سوره ابراهیم، آیه8

3- سوره ذاریات، آیه56

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 1 الی 4

متن و صوت کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/4/8:: 8:38 صبح     |     () نظر

در خلقت وجود مبارک موسی چه حادثه‌ای اتفاق افتاد که امّت او به این صورت در آمدند و در خلقت وجود مبارک عیسی چه حادثه‌ای پیش آمد که امّت او به این صورت در آمدند؟؛ اگر اینها را تحریک نکنند، اگر استکبار جهانی روی اینها کار نکند، اینها را رها کنند، طبعاً پیروان مسیح نرم‌تر از پیروان موسای کلیم‌ هستند ...

سرّش گفتند این است که وجود مبارک عیسی در حال نشاط، رحمت، انبساط، انعطاف و وضو به بار آمده است؛ وجود مبارک موسی در حال اضطراب، در حال سیّءالخُلق بودن، خوف، هراس به دنیا آمده است.

حالا اینها در حدّ کارهای ذوقی است، اسرار عالم را خدا می‌داند؛ ولی کارهای ذوقی گوشه‌ای از تفسیر را می‌تواند به عهده بگیرد، نه بحث‌های اساسی تفسیر را. ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/3/18:: 5:6 عصر     |     () نظر

سرّ طرح قصّه ابلیس در چند سوره برای این است که مهم‌ترین مشکل جامعه بشری همان حرص، تکبّر و مانند اینهاست که جامعه را از پا درمی‌آورد.

دروغ گفتن،حسد داشتن،متکبّر بودن،هوا و هوس‌محور بودن، اینها جامعه را واقعاً از پا درمی‌آورد.

فقر و نداری تا اندازه‌ای انسان را متزلزل می‌کند، اما جامعه بر اساس دروغ و خلاف بر پا نمی‌ماند؛ لذا قصّه ابلیس را که مسأله تکبّر و حسد دامن گیر او بود، هر از چند گاهی به مناسبت‌هایی ذکر می‌شود ...

فرمود ما گفتیم سجده کنید (فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ * فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ) که هیچ فرشته‌ای امتناع نکرد، «إِلاَّ إِبْلیسَ اسْتَکْبَرَ».

منشأ امتناع ابلیس، استکبار است که طرح قصّه آدم و ابلیس و فرشته‌ها، برای پرهیز از کِبر و دروغ و حسد و اینهاست.

ما هر چه می‌کِشیم و می‌چشیم از همین دشمن‌های درونی ماست، وگرنه جامعه ما بهشت است.

یعنی اگر این هفتاد میلیون تصمیم بگیرند دروغ نگویند و بر اساس هوا حرکت نکنند، ایران بهشت می‌شود.

این همه خون‌های پاکی که ریخته شد اگر ایران بهشت نباشد جای تعجّب است.

مشکل ما همان شیطنت ماست؛ دروغ در ما کم نیست،استکبار و خودخواهی کم نیست،حسد کم نیست؛ همه اینها مار و عقرب درون ماست.

در آن بیان نورانی حضرت امیر که در خطبه «قاصعه» (1) دارد، فرمود او شش هزار سال سابقه عبادی داشت که در اثر همان کبر و غرور، یک جا همه را به هم زد.

او دشمن همه ما هم هست و این‌طور نیست که ما را رها کند؛ «اعدی عدوّ» در درون ما هم هست.

کسی با سابقه شش هزار سال «سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا یُدْرَی‏ أَ مِنْ سِنِی الدُّنْیَا أَمْ مِنْ سِنِی الْآخِرَةِ» (2) اوضاع خود را به هم زد، ما هم هر لحظه باید بگوییم «أعوذ بالله»، او در کمین ما است.

پی نوشت ها:

1. نهج البلاغه،خطبه192

2. نهج البلاغه،خطبه192

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «ص»، آیات 67 الی 88

متن و صوت کامل جلسه 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/3/15:: 7:27 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >