سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از نشانه های فقه، بردباری و دانش و سکوت است . سکوت دری از درهای حکمت است . سکوت، محبّت می آورد و راهنمای هر گونه خیری است [امام رضا علیه السلام]
کشکول حکمت های قرآنی- گزیده بیانات حکیمانه آیت الله جوادی آملی
پیوندها

وعظ هم اصطلاحاً «جذب الخَلق الی الحق» است.

سخن‌خوانی، کسی مقاله‌ای بنویسد، بخواند، این را نمی‌گویند موعظه.

سخنرانی منبر برود سخنرانی بکند نمی‌گویند موعظه، اگر عُرضه داشت مخاطب خود را جذب الی الحق کرد این می‌شود وَعظ.

«الوعظ جذب الخلق الی الحق» نه سخنرانی کردن!؛ اگر آدم بتواند جاذبه ایجاد کند، بله موعظه است.

خدا واعظ است (یَعِظُکُمُ اللَّهُ)؛ به وجود مبارک پیامبر فرمود قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم.

اینکه می‌بینید کم اثر دارد برای اینکه ما چیزی را حفظ کردیم داریم می‌خوانیم و برای مردم می‌گوییم، این [موعظه] نیست!

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ همین‌ها را جذب کرد، این همه خواص و حارثةبن‌مالک پیدا شد، ابوذر پیدا شد، مقداد پیدا شد، عمار پیدا شد، اینها سابقه شرک و بت‌پرستی داشتند، این همه افراد و شهدایی که در بدر و حنین و خیبر جان‌نثاری و جان‌فشانی کردند سابقه بت‌پرستی داشتند، اینها را جذب کرد.

فرمود إِنَّمَا أَعِظُکُم، من شما را به طرف خدا جذب می‌کنم ?بِوَاحِدَةٍ? به یک کلمه، به اصل واحد، به کلمه واحد، به خلصت واحد ... أَن تَقُومُوا لِلَّهِ، بالأخره خدایی هست، فکر کنید ببینید از شما چه چیزی خواست، با او چگونه باید رابطه داشته باشید؛ ما که علف خودرو و هرز نیستیم که روئیده بشویم...

منظور از قیام هم ایستادگی است نه ایستادنِ فیزیکی، آن‌که دارد عمر را به بطالت می‌گذارند یک جا ایستاده است او در حقیقت نشسته است؛ او که «جهانی است بنشسته در گوشه‌ای»(*) او در حقیقت ایستاده است.

پی نوشت:
*- دیوان ابن یمین

گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره سبأ، آیات 43 الی 46

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/5/16 

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/10/18:: 10:22 عصر     |     () نظر

اسلام در درجه اول به تولیدِ کار دستور داده است، نه مُزدوری!

مستحضرید بیگاری نه تنها بد است، مزدوری هم در اسلام بد است.

اینکه می‌گویند نظام اسلامی به همه کار می‌دهد نه یعنی همه را به کار یک کارخانه دعوت می‌کند اینها را کارگر می‌کند.

کارگری یعنی مزدوری در اسلام مَنهی است منتها بزرگان فقهی ما این نهی را بر تنزیه حمل کردند.

مگر آدم را با مُزدوری اداره می‌کنند؟! با کاری که برای خودش کار بکند[اداره می کنند]-حالا یا تعاونی است یا بخش خصوصی است- چه رسد به بیگاری!

اگر وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دست کارگر را می‌بوسید، نه یعنی دست مزدور را! [بلکه] کسی که خودش باغی دارد کار می‌کند، کسی دامدار است کار می‌کند...

چند روایت است که نهی شده در اسلام ... بعد جریان حضرت موسی و شعیب(سلام الله علیهما) را دلیل تجویز گرفتند و گفتند به شهادت اینکه أَن تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ معلوم می‌شود که مزدوری در اسلام حرام نیست، لذا حمل بر کراهت کردند...

بنابراین اگر کسی دیگری را به بیگاری بگیرد در مرحله سوم است و اگر کسی به مردم کار بدهد(مزدوری) در مرحله دوم است.

اگر کسی کار و اشتغال ایجاد کند- حالا یا تعاونی است یا بخش خصوصی است- آن در مرحله اول است.

یعنی اسلام در درجه اول به تولید کار دستور داده است، نه مزدوری!

گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره سبأ، آیات 12 الی17

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/4/29

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/10/13:: 8:56 عصر     |     () نظر

به تعبیر سیدناالاستاد مرحوم علامه طباطبایی اگر کسی این استغفار را وسیله گناه قرار بدهد بگوید گناه می‌کنیم بعد هم استغفار می‌کنیم، این دو گناه کرده:

یکی خودِ گناه را مرتکب شده، یکی اینکه حریم استغفار را حفظ نکرده، استغفار را به استهزا گرفته.

حالا گناه می‌کنیم بعد استغفار می‌کنیم، حالا پیر شدیم بعد توبه می‌کنیم، این گرفتار دو گناه است.

این‌طور نیست که حریم استغفار را حفظ نکرده باشد گناه نکرده باشد.

گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 64 الی 71

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/4/21 

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/10/10:: 9:39 عصر     |     () نظر

تزکیه نفس در امور اجتماعی/7

اگر اهل علم‌الیقین باشی هم‌اکنون که اینجا نشستی جهنم را می‌بینی، چون بعد از مرگ که خُب کفار هم می‌بینند می‌گویند رَبَّنَا ابْصَرْنَا وَسَمِعْنَا ...

این قصه را هم ما بارها به عرضتان رساندیم:

سالی در مدینه در عمره مفرده در برابر ضریح مطهر رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نشسته بودم دیدم یک مرد میانسالی تقریباً نزدیک چهل سال بود، آمد نشست و گفت حاج آقا می‌توانم چیزی بپرسم؟، گفتم بپرس.

گفت کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ، لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ معنایش چیست؟؛ ما هم توضیح کوتاهی در موردش دادیم.

دیدم می‌گوید من آبمیوه‌ فروشم، آن روزها رسم بود که چند قالب یخ را بین‌الطّلوعین جلوی این مغازه‌های آبمیوه‌فروشی و امثال آن می‌آوردند.

گفت من صبح که نماز خواندم آمدم جلوی مغازه که مغازه‌ام را باز کنم دیدم از این قالب‌های یخی که جلوی مغازه من است آتش شعله‌ می‌کشد! هر چه می‌بینم، می‌بینم که این شعله‌های آتش است که از این قالب‌های یخ در می‌آید!

فهمیدم در مالِ ما حرامی راه پیدا کرده؛ رفتم از بعضی از علمای شهرم ـ اهل شیراز بود ـ سؤال کردم که این چیست که من می‌بینم؟

[آن عالم] گفت که شما چطور آبمیوه می‌فروشی [می کنید] ؟

گفت ما به این مشتری‌ها می‌گوییم مثلاً این یک لیوان آبمیوه صد تومان، این لیوان آبمیوه به اندازه‌ای که ما همین آبمیوه را در آن بریزیم چون گرم است خوشمزه نیست یک قالب یخ هم در آ‌ن می‌گذاریم، خُب آن یک قالب یخ که به اندازه آبمیوه نمی‌ارزد!

گفت آتش همین است! همین حرام به آن صورت در آمد.

گفتم پس ما چه کار کنیم؟

گفت شما دو لیوان تهیه کنید، یک لیوان بزرگ و یک لیوان معمولی، قراردادتان با همین لیوان معمولی باشد یعنی وقتی می‌گویید یک لیوان آبمیوه صد تومان با همین لیوان باشد، آن قالب یخی که می‌خواهی بگذاری که قیمتش یک قِران است آن را در لیوان بزرگ بگذار که این آبمیوه در آن لیوان بزرگ باشد، خنک و گوارا باشد به او بدهی.

گفت ما این کار را کردیم بعد دیگر آتش را ندیدیم.

آتش یعنی همین مال حرام!

برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 60 الی 68

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/4/20

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/10/7:: 11:5 عصر     |     () نظر

 

تزکیه نفس در امور اجتماعی/6

دولت و مردم نباید کارها را به یکدیگر ارجاع بدهند

این‌چنین نیست که اگر جلوی بی‌حجابی را گرفتند، جلوی آزادی را گرفتند.

آزادی، حریّت، از بهترین نعمت‌های الهی است.

بارها به عرضتان رسید که کلمه وِلِنگار کلمه بسیط نیست، مرکّب از وِل و انگاره است.

یعنی اگر کسی انگاره و انگیزه او این باشد که وِل است، این را می‌گویند وِلِنگار.

خُب مگر می‌شود انسان وِل باشد؟ می‌شود انگیزه کسی وِل بودن باشد؟ این دین جلویش را گرفته.

خُب اگر به ما فرمود لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ و ما باید تأسّی کنیم، اختصاصی به بیت او ندارد.

ملاحظه فرمودید همان طور که در سوره مبارکه «نور» درباره زن و مرد باایمان این بیانات را دارد، همان‌ها را با یک تفاوت مختصری درباره همسران وجود مبارک پیغمبر بیان می‌کند .

ما می‌خواهیم جامعه‌مان اصلاح بشود؛ بسیاری از مشکلات است که به دست خود ما باید حل بشود، برخی از کارهای ماست که به دست دولت باید حل بشود.

دولتی که با مردم است، مردمی که با دولت‌اند نباید کارها را به یکدیگر ارجاع بدهند.

ما هم باید وظیفه‌مان را انجام بدهیم، آنها هم باید وظیفه‌شان را انجام بدهند تا پاسدار کوشش امام راحل و خون های پاک شهدا(رضوان الله تعالی علیهم) باشیم.

برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 53 الی 55

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/3/16

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/9/27:: 9:48 عصر     |     () نظر

تزکیه نفس در امور اجتماعی/5

اگر ما از روز اول این عفاف را حفظ می‌کردیم گرفتار این دو داء عضال(1) و مصیبت بزرگ(2) نمی‌شدیم.

طلاق، بخش وسیعی منشأش همین است [که] این یکی دیگری را می‌بیند و به او دل می‌دهد و از همسرش دل می‌کند، این فاصله حاصل می‌شود.

اگر ـ خدای ناکرده ـ طلاق در جایی رخنه کرد ممکن است در بعضی از موارد بی‌آسیب باشد، اما غالباً احدی‌السیّئتین در آن هست.

یا گرفتار افسردگیِ گوشه منزل می‌شود یا ـ خدای ناکرده ـ گرفتار افسارگسیختگی حاشیه خیابان، احدی‌السیّئتین هست.

انسان می‌شنود یک خانواده منحل شده است اما نمی‌داند انحلال خانواده یعنی چه!

اگر در خانه بنشیند عُمری افسرده است، برود حاشیه خیابان عُمری افسارگسیخته است.

این دو خطر هست که منشأ همه اینها بی‌حجابی است .

پی نوشت ها:
1- بیماری سخت و عاجزکننده اطباء
2- کنایه از طلاق

 

برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 53 الی 55

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/3/16 

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/9/27:: 6:40 عصر     |     () نظر

تزکیه نفس در امور اجتماعی/4

ما باید محکم حرف بزنیم، متقن حرف بزنیم، طوری که مردم بفهمند.

خدا غریق رحمت کند مرحوم خواجه را! ایشان در نقد حرف‌های ابن‌رازی در شرح اشارات می‌گوید یک مؤلف، یک مصنّف، یک استاد وقتی می‌خواهد سخن بگوید، تألیفی داشته باشد، تدریسی داشته باشد باید این دو عنصر محوری را رعایت کند:

یکی اینکه حرف طوری باشد که مخاطبان بفهمند.

دوم اینکه محقّقان پشت پرده نتوانند نقد کنند.

یعنی کسی که دارد یک جا سخنرانی می‌کند تنها مستمعان آن محفل را نبیند، بگوید در اینجا ده‌تا محقّق نشستند و این مردم هم نشستند، من باید طرزی حرف بزنم که هم مردم بفهمند، هم این محقّقین نقد نکنند.

این طرز حرف زدن و کتاب نوشتن است که توده مردم بفهمند(یک عنصر)، محقّقین بپذیرند و نقد نکنند(این دو عنصر) 

برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 53 الی 55

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/3/16 

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/9/27:: 6:22 عصر     |     () نظر

تزکیه نفس در امور اجتماعی/3

خُب اگر ما رفتیم جایی آن آقا کار داشت گفت «ببخشید!»، آن وقت گِله ما از این به بعد نباید شروع بشود؛ چون ما پذیرفتیم قرآن وحی خداست، پذیرفتیم آن برای تزکیه است، پذیرفتیم خدا به ما فرمود وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَی لَکُمْ

چه گله‌ای دارید شما که وقت قبلی نگرفتید؟

 اینجا هم فرمود وَلاَ مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ

او که نمی‌تواند به شما بگوید «این حرف‌ها چیست که اینجا می‌زنید؟!»، ولی بالأخره اذیت می‌شود.

روح لطیف یک محقّق از شنیدن حرف‌های غیرعالمانه رنج می‌برد، چرا آزارش می‌کنید؟! إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ

آن وقت او که خجالت می‌کشد چیزی بگوید؛ او که چیزی نمی‌گوید.

من با وحی، با نازل کردن آیات، این مسائل اخلاقی را با شما در میان می‌گذارم؛ آداب اجتماعی را، نظم عمومی را.

کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِ مِنکُمْ، امّا وَاللَّهُ لاَ یَسْتَحْیِ مِنَ الْحَقِّ.

برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 51 الی 53

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/3/15

صوت کامل جلسه 

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/9/22:: 10:59 عصر     |     () نظر

تزکیه نفس در امور اجتماعی/2

حرف‌های غیر علمی جز خسارت چیز دیگر نیست.

انسان یا حرف عالمانه می‌زند یا گوش است که حرف عالمانه بشنود.

فرمود آنجا(منزل شخص پیغمبر) نشستید دهنتان را باز نکنید هر حرفی را بزنید؛ یا سؤالات علمی قبلاً تهیه کنید آ‌نجا از حضرت بپرسید، یا گوش بدهید ببینید حضرت چه می‌گوید ...

وقتی می‌خواهید به منزل پیغمبر بروید (در خانه مراجع هم می‌روید همین‌طور است، در خانه اساتیدتان هم می‌روید همین‌طور است؛ برای اینکه اینها وارثان آنها هستند) فرمود حق ندارید بدون دعوت بروید (یک)؛ وقتی هم که دعوت شدید زودتر از موقع مقرّر بروید منتظر باشید چه وقت سفره را پهن می‌شود، این نباشد(دو)؛ آنجا هم که رفتید سرتاپا علم باشید (سه)؛ با جای دیگر فرق می‌کند، این سه وظیفه را باید داشته باشید.

لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ مگر اینکه این سه اصل را داشته باشید:

إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ (یک)

إِلَی طَعَامٍ شما را دعوت عمومی کردند برای پذیرایی یا افطاری می‌روید غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ (أنی، یأنی یعنی پُخت) ... یک وقت است انسان زودتر از موقع می‌رسد غذا هنوز آماده نیست فرمود این کار را نکنید منتظر باشید که غذا چه وقت آماده می‌شود، وقت حضرت را تلف می‌کنید، منتظر نباشید، زود نروید، زودتر از موقع نروید که غذا چه وقت آماده می‌شود، چه وقت پخته می‌شود، چه وقت غذا را می‌آورند (دو)

وَلکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وقتی غذایتان را میل کردید آنجا ننشینید؛ حالا آن مدتی هم که آنجا نشستید حرف‌های غیر عالمانه نزنید وَلاَ مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ(سه)

در راه خودتان که بودید از این حرف‌ها بزنید ولی در مجلس یک عالِم که آدم حرف‌های عادی نمی‌زند!

اگر رفتید خانه یک مرجع، خانه یک استاد، گوش در گوش باشید؛ یا سؤال علمی را قبلاً تهیه کنید یا ببینید او چه می‌گوید.

برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 51 الی 53

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/3/15

صوت کامل جلسه 

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/9/21:: 10:33 عصر     |     () نظر

تزکیه نفس در امور اجتماعی/1

تزکیه تنها در مسائل اخلاق فردی نیست، در رعایت آداب اجتماعی و نظم عمومی هم است.

فرمود اگر شما خانه کسی خواستید بروید وقت قبلی هم نگرفتید آن آقا یا با دیگری ملاقات داشت یا دارد مطالعه می‌کند یا دارد کار دیگری انجام می‌دهد به شما گفت الآن فرصت ندارم شما دیگر نرنج!

أَزْکَی بودن شما در این است که برگردید؛ وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَی لَکُمْ

شما همین‌طور سرزده می‌خواهید در خانه مردم بروید، در حسینیه‌ای، در مسجدی کسی مسؤول سخنرانی است، آن حسینیه، آن مسجد ظرفیتی دارد، یک عده قبلاً وقت می‌گیرند، شما که قبلاً وقت نگرفتی اگر رفتید آنجا گفتند جا نیست برگردید، برگردید.

مگر نمی‌خواهید با نظم زندگی کنید؟ با گِلِه که نمی‌شود زندگی کرد.

این در سوره? مبارکه? «نور» به صورت رسمی گذشت که اگر دین، دین تزکیه است، تزکیه تنها در عبادت نیست، در آداب اجتماعی است، در رعایت اخلاق عمومی است، در رعایت نظم است. 

گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 51 الی 53

رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/3/15

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 95/9/20:: 11:25 عصر     |     () نظر
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >