سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به بنده ای که به فرزندش محبّت شدید دارد، رحم می کند . [امام صادق علیه السلام]
کشکول حکمت های قرآنی- گزیده بیانات حکیمانه آیت الله جوادی آملی
پیوندها

214

مطلب دیگر هم حرف هایی است که جناب ابوریحان بیرونی در «تحقیق ماللهند» دارد در مدتی که ایشان در هند زندگی می‌کردند.

ابوریحان بیرونی می‌گوید ما از علمای هند یک گِله داریم و آن این است که در خاورمیانه، بعد از جریان نوح، خلأیی احساس می‌شد، یک حادثه تلخی بود که به هر حال، خاورمیانه را الحاد و شرک فرا گرفته بود.

وجود مبارک ابراهیم (سلام الله علیه) قیام کرد، با مسأله وثنیّت و صنمیّت و صابئین بودن و مانند آن احتجاج کرد، اثر نکرد؛ «هَذَا رَبِّی»، «هَذَا رَبِّی»(1) را به نحو جدال احسن فرمود، اثر نکرد، با آزر (2) و آزری ها درافتاد اثر نکرد.

سرانجام ضرورت اقتضا کرد که دست به تَبر کرد و «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلاّ کَبیراً»(3) آنها مراسم آتش سوزی و ابراهیم سوزی راه انداختند و گفتند «حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلِهَتَکُمْ»(4) که وجود مبارک ابراهیم این را هم تحمّل کرد و بر امواجی از آتش رفت و ندای «یَا نارُ کُونی بَرْداً وَ سَلاماً»(5) به اهمیت مکتب ابراهیم (سلام الله علیه) گواهی داد.

آن روز گرچه مثل امروز رسانه‌های گروهی و فردی و شخصی آسان نبود، اما خبر آن قدر مهم بود که در مدت کوتاهی کلّ خاور میانه را گرفت، کلّ خاورمیانه فهمیدند جریان ابراهیم خلیل برای چیست؛ با استدلال اثر نکرد با تبر اثر نکرد، آن معجزه اثر کرد.

حرف ابوریحان بیرونی این است که این معجزه پیامی داشت، مردم یونان از این پیام استفاده کردند؛ اما هند متاسفانه از این پیام استفاده نکرده، ایشان می‌گوید که علمای هند قیام نکردند، مردم یونان قیام کردند، حرف ابراهیم را پذیرفتند.

این سُقراط بود که شهید توحید است، سقراط را برای چه کشتند؟ او که در فکر مسائل سیاسی نبود، سخن از زمان و زمین که نبود، فکر توحیدی بود، او در راه توحید شهید شد. ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/10/27:: 9:48 صبح     |     () نظر

213
بدون وقت قبلی جایی نروید! 

در آیه 53 سوره مبارکه «احزاب» آنجا ملاحظه فرمودید «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلى طَعامٍ غَیْرَ ناظِرینَ إِناهُ»

فرمود شما هر وقتی بخواهید خدمت حضرت بروید، باید وقت قبلی بگیرید، این ‌طور نیست که سرزده به سراغ حضرت بروید.

اصلاً ادب دینی این نیست که انسان بدون وقت قبلی به سراغ کسی برود، اگر بدون وقت قبلی به سراغ کسی رفت و صاحب‌خانه عذر داشت، وقت ملاقات نداشت و کار داشت و گفت ببخشید الآن فرصت ندارم، این نباید به او بر بخورد؛ «وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکُمْ» (1)

فرمود اینکه ما می‌گوییم «یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» (2) و «یُزَکِّیکُمْ»، «تزکیه» تنها تقوای فردی نیست؛ ما اگر وقت قبلی نداشتیم، قرار قبلی نداشتیم و به سراغ کسی رفتیم، او فرصت نداشت که ما را بپذیرد و گفت ببخشید! الآن وقت ندارم، ما نباید گِله کنیم.

فرمود اگر به شما گفتند الآن نه، بگویید چشم! شما که وقت نگرفتید.

معنای «تزکیه»، نظم است: «وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکُمْ».

اگر می‌خواهید جایی بروید، یک وقت قبلی بگیرید، نظمی داشته باشید، این می‌شود دین؛ سبک زندگی که جا برای گِله و بی نظمی نیست، حضرت با این نظم زندگی می‌کرد.

در این بخش از سوره مبارکه «احزاب» ـ که قبلاً گذشت ـ خدا می‌فرماید شما که وقت قبلی نگرفتید نروید خدمت حضرت، اگر هم رفتید، حضرت دعوت کرد و شما مهمان حضرت شدید، زود نروید آنجا که محادثه و گفتگو داشته باشید و وقت حضرت را بگیرید، این قدر بنشینید ببینید تا چه وقت غذا حاضر می‌شود ...

اینکه اختصاصی به حضرت ندارد، همه جا هم همین طور است؛ در سوره مبارکه «نور» هم فرمود اگر خواستید زندگی شما سبک اسلامی باشد، هر جا خواستید بروید قرار قبلی داشته باشید، وقت قبلی بگیرید، مبادا کسی تعارف نموده و گرفتار شود؛ این اختصاصی به آن حضرت ندارد، جامعه اسلامی این ‌طور است که بدون وقت قبلی نروید.

حالا اگر شما را برای پذیرایی دعوت کردند، وقتی هم که می‌خواهید بروید زود نروید، این قدر منتظر باشید که غذا چه وقت پخته می‌شود «إِلاّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلى طَعامٍ غَیْرَ ناظِرینَ إِناهُ».

برخی ها خیال کردند که این «إناه» به معنای ظرف است؛ (3) «إناه» ظرف نیست؛ «إناه» یعنی پختن؛ قبل از اینکه غذا پخته شود حاضر نشوید، این کاری به آن «آناء اللیل» ندارد که به معنای وقت باشد.

«إناه»؛ یعنی پختن، «آناء» جمعش هم «إناه» است که به معنای ظرف است؛ یعنی زمان؛ در این آیه برخی ها خیال می‌کردند که این «اناه» به معنای ظرف است، چون «آنیه»؛ یعنی ظرف؛ ولی «إناه» به معنی ظرف نیست، بلکه به معنای پختن است: «غَیْرَ ناظِرینَ»؛ یعنی منتظرین؛ منتظر پختن غذا نباشید، یک وقت بروید که غذا پخته باشد.

پی نوشت ها:

1- سوره نور، آیه28 

2-  سوره بقره، آیه151 

3- المیزان، ج16، ص338 

مطلب مرتبط قبلی:تزکیه تنها در عبادت نیست 

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 8 الی 10 

 متن و صوت کامل جلسه 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 97/10/20:: 11:45 صبح     |     () نظر