شصتتا پرچم اگر در این شبهای حمله بود شاید یک دانه از آنها پرچم سه رنگ ایران بود. همهاش یا عباس، یا زهرا، یا حسین، یا علی بود یک دانه پرچم سه رنگ بود.
ما اگر بخواهیم کشور را به دست صاحب اصلیاش بدهیم با مرز پرگهر نمیشود، با یا زهرا یا زهرا میشود.
اینکه قصّه تاریخ بیهقی و اینها نیست که از گذشتهها نقل کنیم، همه شما دیدید ما هم دیدیم.
اگر این کشور به لطف الهی بخواهد بماند تنها راهش راه اسلام است.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 7 الی 13/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور،1395/2/25
کلمات کلیدی:
هیچگاه مرز پُرگُهر کشور را حفظ نکرد ...
شما میبینید در این دفاع مقدس بالأخره کم و بیش رفتیم جبهه، کم و بیش ما دیدیم، بعضی بیشتر بعضی کمتر
اگر پنجاه پرچم بود یکی آن بالا ممکن بود پرچم سه رنگ ایران باشد اما همه پرچمها یا حسین، یا عباس، یا زهرا
پرچم ایران، پرچم مرز پرگهر، پرچم مکتب ایرانی نبود.
الآن هم اگر حادثهای پیش آید همان پرچم یا زهراست، این کشور را اینها حفظ کردند.
بالأخره رفتید به جبهه یا نرفتید؟ دیدید یا ندیدید؟ اگر پنجاه پرچم بود چندتایش پرچم سه رنگ بود؟ یا اصلاً نبود، یا یک دانه بود روی ماشین بود.
این شعرها و نواهای خاکریز اول و دوم یا حسین یا حسین، کربلا کربلا بود، دیگر مرز پرگهر و اینها نبود.
اینهاست که کشور را حفظ میکند.
برای اینکه مردم وقتی باور کردند روح با عظمت الهی به شربت شهادت میرسد و عنداللّهی میشود، فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ میشود و مرزوق است، او فداکار است وگرنه بگوید من چرا کشته بشوم برای اینکه زید به ریاست برسد، عمرو به کیاست برسد!
هیچگاه مرز پرگهر کشور را حفظ نکرد ...
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 6 الی 8/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 22/2/1395
کلمات کلیدی:
تلخترین جملهای که در مصیبت صدیقه کبراست همین جمله است.
حضرت بعد از اینکه استدلال کرد این فدک نِحله است، از آنِ ماست و حضرت در زمان حیات به ما دادند، تو از ذوالید بیّنه میخواهی؟ این در دست ماست، تو از ما دلیل میخواهی؟
این بیّنه را باید از منکر بخواهی نه از کسی که ذوالید است!
بالأخره مسأله نِحله قبول نشد، مسئله ارث قبول نشد، آن حرف جگرگداز را حضرت زد فرمود: «أم تقولون» این بدتر از آن در به پهلو زدن است، فرمود: «أم تقولون أهل الملّتین لا یَتوارثان؟»(1) مگر ما را مسلمان نمیدانی؟ چه دلیل داری که ارث ما را نمیدهی؟ «ترث أباک و لا أرث أبی؟»(2)
آخر چه دلیل دارد نِحله که امر مسلّم است آن را قبول نکردید؟ ما که ذوالید هستیم از ما دلیل خواستید، مگر کسی از ذوالید دلیل میخواهد؟
حالا اینها گذشت بالأخره من ارثم را میخواهم؛ ارث نبود! او زمات حیاتش مِلک طلق من کرد حالا نشد، ارث «ترث أباک و لا أرث أبی» یعنی تو تفسیر قرآن را از ما بهتر بلدی؟
یعنی در آیه قرآن چیزی هست که ما نمیدانیم؟
اینها که نیست مگر اینکه ـ معاذ الله ـ این حرف را بزنی! بله آن حکم حق است که کافر از مسلمان ارث نمیبرد، همه هم این حرف را قبول داریم، مگر اینکه تو در دین ما شک کنی!!!
هر وقت ما به این جمله حضرت میرسیم این خیلی برای ما دردناکتر از آن مسأله در و پهلو بوده «أم تقولون أهل ملّتین لا یتوارثان»
به هر تقدیر به برکت آن حضرت ـ انشاءالله ـ این نظام محفوظ بماند.
پی نوشت ها:
1- دلائل الامامة، ص35
2- دلائل الامامة، ص34
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 6 الی 8/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/2/22
کلمات کلیدی:
چون در مسجدها این حرفها نیست اینها خیال میکنند دین کارآمد نیست.
مسجد تنها جای این نیست که انسان بگوید نماز بخوان! روزه بگیر!
مسجد جای این است که نماز بخوان! روزه بگیر! وقتی چراغ قرمز است توقف کن! بیش از سرعت مجاز نرو! به این موتورسوار بگویند بیش از سرعت مجاز نرو اینقدر کُشته ندهید! اینقدر تصادف نشود!
اینها باید در مسجد گفته شود! این مفاتیحالحیات برای همین است.
تنها مفاتیحالجنان را ائمه نگفتند، اینها را هم گفتند!
خُب همان که گفت اگر نافله بخوانی اهل بهشتی، همان او گفت اگر مزاحم فضا نشوی، مزاحم راه نشوی، سدّ معبر نکنی، این شیشه شکسته را برداری، همین است!
فرمود اگر کسی جلوی آتشسوزی را بگیرد، جلوی سیل را بگیرد، نگذارد آتش خانه کسی را آسیب برساند، نگذار سیل به خانه کسی آسیب بزند «وَجَبَت لَهُ الجنّة»
این را همان ائمه گفتند: «مَن رَدَّ عن قومٍ مِن المسلمین عادیة ماءٍ أو نارٍ وَجَبَت لهُ الجنّة»(*)
اینها باید در مسجدها گفته شود تا [به] این شیعهها -اینها که پیرو اهل بیتاند و حرف اهل بیت را گوش میدهند، چه اینکه گوش میدهند- بگویند آقا سرعت ممنوع است! وقتی چراغ قرمز هست نباید حرکت بکنید!
چون در مسجدها این حرفها نیست اینها خیال میکنند دین کارآمد نیست.
ما که در مسجد سخنرانی میکنیم، در مسجد امامت میکنیم، هم باید آن احکام اساسی عبادی را بگوییم هم این کارآمدی دین را بگوییم.
اگر اینها را دیگران گفته بودند میگفتیم خُب حرف دیگران است امّا همه اینها را ائمه گفتند...
خُب باید در بین مردم بگویید! به مردم بگوییم چیزی خریدید سند داشته باشید! به حافظه اکتفا نکنید!
بسیاری از این پروندهها در اثر این است که به حافظه اکتفا کردند قرض دادند بدون سند، قرض دادند بدون شاهد، چیزی خریدند بدون سند، چیزی خریدند بدون شاهد!
این آیه 282 [سوره بقره] طولانیترین آیه قرآن است فرمود زندگیتان را سامان بدهید!
خُب غرض این است که این دینی که برای همه امور میگوید سند تنظیم کنید! ده دینار قرض دادید سند تنظیم کنید!، این دین برای کتاب خدا سند تنظیم نمیکند؟ همینطور رها میکند و میرود؟ این معقول نیست!
پی نوشت:
*- الکافی، ج5، ص55
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 6 الی 8/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور،1395/2/21
کلمات کلیدی: