چون دین در زندگی ما نیست، از تحریم می رنجیم!
ما مسلمانیم، موحّدیم، اما توحید در زندگی ما نیست؛ در نماز و روزه ما هست، در حج و عمره ما هست، اما در زندگی ما نیست!
ما موحّدانه زندگی نمیکنیم؛ نشانهاش آن است که مواظب حرفهایمان نیستیم... دین و توحید در زندگی ما نیست.
یک عدّه معتقدند که دین از سیاست جداست؛ ما عملاً متأسفانه معتقدیم که دین از زندگی جداست. ما در نماز و روزه بله، خدا را عبادت میکنیم اما باید بدانیم درست نیست ما به جای چه کسی آورد، بگوییم چه کسی داد... نمیدانم شما برخورد کردید با مردان الهی و اوحدی از انسانها یا نه؟ آنها در حرفهایشان واقعاً موحّد بودند، نمیخواستند مقدسمآبانه زندگی کنند، میخواستند موحّدانه زندگی کنند.
ما از آن بزرگان نشنیدیم که یک وقت بگویند فلان کس به ما چیز داد، میگفتند فلان کس آورد، فلان کس این زحمت را کشید.
غرض این است که در همه موارد همین طور است؛ در علوم هم همین طور است، این حرف قارونی است که بارها اینجا مطرح شد که میگوییم ما خودمان چهل سال، پنجاه سال زحمت کشیدیم عالِم شدیم.
این اصطلاح ناروای دود چراغ خوردن همین است. قارون هم که بیش از این نگفته بود و نمیگفت؛ میگفت: إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ عِندِی؛ من خودم زحمت کشیدم پیدا کردم.
بسیاری از ماها اسلامی حرف میزنیم و قارونی فکر میکنیم؛ مگر او غیر از این گفت؟ او گفت من خودم زحمت کشیدم پیدا کردم، ما هم خیال میکنیم خودمان زحمت کشیدیم.
خیلیها آمدند حوزه و چیزی نشدند؛ خیلیها رفتند دانشگاه و چیزی نشدند؛ خیلیها رفتند بازار و چیزی نشدند؛ این طور نیست که هر کسی برود جایی چیز گیرش بیاید.
[اگر] بگوییم إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ عِندِی، این همان اسلامی حرف زدن و قارونی فکر کردن است...
دستور دادند در تعقیبات نماز بگویید «اللهمّ ما بنا من نعمةٍ فمنک» این برای این نیست که ثواب ببریم؛ تنها ثواب بردن نیست، ثواب را بالأخره میدهند.
عمده آن است که این دین در زندگی ما بیاید، وقتی در زندگی ما آمد ما راحتیم، نه از گرانی میرنجیم، نه از تحریم میرنجیم، چون او دارد ما را اداره میکند.
واقعاً اگر ما باور کردیم که تمام مار و عقرب عالَم نزد خدا روزی دارند، در پرونده خدا روزی دارند، شرق و غرب عالَم بخواهند ایران را تحریم بکنند اثر ندارد!
ما این حرفها را باور نکردیم، مگر آنها رازقاند؟! خدا در قرآن به صورت ?عَلَی? فرمود: مَا مِن دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَ عَلَی اللَّهِ رِزْقُهَا، فرمود تمام مارها تمام عقربها عایله من هستند، من عهدهدار روزی آنهایم، این خداست!
چون دین در زندگی ما نیست، اگر شنیدیم یک مخذولِ منکوبِ ملعونِ ازل و ابد درصدد تحریم است، میرنجیم، میگوییم «چه خواهد شد؟»، هیچ نخواهد شد!
فرمود اگر شما به راه باشید لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأرْضِ
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره قصص، آیات 33 الی 37/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1394/10/13
کلمات کلیدی:
نه دین را به بازی بگیریم و نه بازی را دین خود قرار دهیم!
تمام این رسانههای ما شده نشان دادن این بازی!
این جوانها را از روستاها آوردیم این ها یا سیگار فروشاند یا واکسیاند!
بازی در درجه پنجم و ششم زندگی است، مگر ما چقدر ورزش میخواهیم برای تأمین سلامت؟! روزی یک ساعت ورزش کردن چیز بسیار خوبی است، پیادهروی چیز بسیار خوبی است . ..
چقدر این کتاب شیرین است! فرمود یک عدّه اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْواً وَلَعِباً؛ بعضی دین را بازی قرار دادند مثل همین وضعی که شما گاهی میبینید با حِیَل شرعی آبروی نظام را میبرند، دین را بازیچه قرار دادند ... آن که با بازیگری و با ریش گذاشتن و با مقدسنمایی آبروی نظام را میبرد؛ با اختلاس سه هزاری، دین را، نظام را به بازی گرفته
گروه دیگری بازی را دین قرار دادند اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْواً وَلَعِباً ...
آن که وارد مسائل سیاسی نیست اما به بازی، بیش از نماز و روزه اهمیت میدهد؛ این بازی را دین خود قرار داده ...
برای گروه دوم، بازی چیز خوبی است، ورزش چیز خوبی است، روزی یک ساعت اما نه این طوری که دنیا به آن سَمت رفته و ایران را دارد میگرداند.
ایران یک حرف جهانی دارد، حرف الهی دارد، پیام تازه دارد؛ این پیام تازه را باید به گوش جهانیان رساند .
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره قصص، آیات 22 الی 24/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1394/10/7
کلمات کلیدی: