آنکه از بس کُشت و کُشت حالا خسته شد دم از دموکراسی میزند دیگر ارزشی ندارد!
بارها به عرضتان رسید این اروپا که الآن دم از دموکراسی میزند برای اینکه از بس کُشت، خسته شد!
فاصلهای بین جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم نبود، حالا ما جرأت نمیکنیم بگوییم صد میلیون، برخیها صد میلیون نقل کردند؛ دهها میلیون را در یک مدت کوتاهی اینها کُشتند!
اینکه میبینید الآن سازمان ملل دارند، جوامع بینالمللی دارند، سخن از دموکراسی میزنند، سخن از صلح میزنند، برای اینکه از بس آدم کُشتند خسته شدند!
الآن دست همه اینها روی ماشه بمب اتم است؛ اگر ـ خدای ناکرده ـ جنگ جهانی سوم و چهارم شروع بشود دهها میلیون میشود صدها میلیون!
تنها چیزی که اینها را نجات میدهد قرآن و عترت است که شما انسان هستید؛ انسان، فرشتهمنش زندگی میکند، تا آنجا که ممکن بود اینها صرفنظر میکردند، عفو میکردند، تخفیف میدادند، با آرامش زندگی میکردند، نه اینکه آدم از کُشتن خسته بشود بعد دم از دموکراسی بزند!
آنکه از بس کُشت و کُشت حالا خسته شد دم از دموکراسی میزند دیگر ارزشی ندارد!
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره لقمان، آیات 17 الی22/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور،1395/1/31
کلمات کلیدی: