ما الان خیال می کنیم کسی که فقیر است مبتلاست و کسی که غنی است متنعّم است.
چه اینکه خیال می کنیم کسی که بیمار است مبتلاست و کسی که سالم است مرفه است.
خیر! هم سالم مبتلا به سلامت است چه اینکه مریض مبتلاست؛ هم غنی مبتلا به غناست همانطور که فقیر مبتلا به فقر است.
فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ * وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ* کَلَّا ...
توده مردم اینجورند که اگر خدا این ها را مبتلا به ثروت بکند می گویند خدا ما را گرامی داشت؛ اگر مبتلا به فقر بکند می گویند خدا به ما اهانت کرد.
کَلَّا ! نه آن اهانت است نه این اکرام؛ هر دو ابتلا و آزمون است.
این معارف اگر حل شود دیگر مسجد خالی نمی ماند یا مخصوص فقرا نمی شود. اغنیاء هم شرفشان را در همین مسجد می دانند که می آیند در مسجد معارف الهی را یک جا یاد می گیرند؛ با فقرا و محرومین یک جا زندگی می کنند ...
این مشکل جامعه بود از زمان نوح تا الان.
بشر حس گرا را این معارف باید توجیه کند که انسان به این لذائذ جهان نیازمند است برای اینکه هم بماند هم نسلش را حفظ کند؛
باید غذا بخورد تا بماند، باید نکاح داشته باشد تا نسل انسان محفوظ باشد.
این دو کار سخت است؛ یعنی تهیه غذا سخت است؛ تهیه مسکن برای همسر سخت است.
یک لذتی ذات اقدس اله به انسان داد، این به عنوان مزد کارگری است، این ها خیال می کنند خوردن برای لذت بردن است.
خب انسان مثل حیوان نیست که غذایش روی زمین آماده باشد
انسان هم مثل حیوانات نیست که جفت گیری اش آسان باشد.
این دو کار سخت است، این سختی را باید تحمّل بکند، یک مزدی به او داده و آن اینکه یک مقداری که دم دهانش را لذیذ کرده تا تحمّل بکند این کارها را، همین!
بنابراین مهمترین رهنمود قرآن این است که انسان را به انسان می شناساند که تو کی هستی؛ جهان را به انسان می شناساند، رابطه انسان و جهان را به او می شناساند.
دیگر جنگ بین فقیر و غنی رخت بر می بندد.
آن وقت اداره جامعه اینچنینی سخت نیست ... مردم را بفهم کردن سخت است و آن کار حضرت است.
حالا چه قدرتی ذات اقدس اله به آن حضرت می دهد که در روایات هست که دست الهی روی سر مردم هست که فیکمل به علومهم و عقولهم .
آن وقت الان که 7 میلیارد هستند اگر 70 میلیارد هم باشند اداره مردم بفهم سخت نیست. آن وقت این نورانیت حضرت، جهان را جهان عقل می کند.
بالاخره جهان باید میوه بدهد؛ درخت انسانیت باید میوه بدهد.
الان که اکثرهم کذا و کذا ...؛ آن روز اکثرهم عاقلونند، عالمونند، حکمایند، فقهایند، عاقلند و مانند آن.
اداره مردم عاقل سخت نیست. این معارف آن روز پیاده می شود، آن وقت جنگ فقیر و غنی هم رخت بر می بندد.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی، رادیو قرآن، برنامه سروش هدایت، 1394/6/17
کلمات کلیدی: