257
کسانی که اهل وحی و دیانت نیستند، حقوق آن ها، اخلاق آن ها، تبصرهها و مواد کاربردی، هیچ کدام صبغه علمی ندارد، برای اینکه آییننامههای این ها، مواد مصوب مجلس آن ها به مبانی وابسته است؛ مبانی آن ها هم مثل استقلال، حرّیت، امنیت، امانت، محیط زیست، زندگی مسالمت آمیز و مانند آن است که این ها مبانی مشترک پذیرفته شده بین الملل است و کلید همه این مبانی یعنی «مبنی المبانی»، عدل است، همه این ها در محور عدل سامان میپذیرد، عدل هم مفهوم آن خیلی شفاف و روشن است ...
عدل، یعنی «وضع کل شیء فی موضعه»، تا اینجا مشترک بین موحد و ملحد است، چون آن ها که خدا را قبول ندارند هم مجلسی دارند، قانون وضع میکنند، آیین نامه دارند، تبصره دارند، مواد دارند، مواد را از مبانی میگیرند؛ اما مبانی را بدون منبع در دست دارند.
عدل که عبارت از «وضع کل شیء فی موضعه» است، اینها نمیدانند جای اشیا کجاست، چون جای اشیا را اشیاآفرین میداند، جای اشخاص را اشخاص آفرین میداند؛ لذا دست آن ها خالی است.
لذا اینکه میبینید یک روز کشوری را محور شرارت میدانند، روزی میگویند نه، یک روز منافقین را تروریست میدانند، یک روز میگویند نه، برای همین است «أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» (*) دامنگیر این هاست.
این ها اندیشه خود را منبع مبانی اخلاقی و حقوقی میدانند. انسان مگر چقدر درک دارد؟ در سوره مبارکه «نساء» گذشت که عقل میگوید من میفهمم که نمیفهمم، چون من نمیدانم از کجا آمدم، کجا دارم میروم، این قدر هست که من با مردن نمیپوسم، این قدر هست که آدم نظمی دارد، هر کسی کاری کرده باید یک روز محکمهای باشد، این طور نیست که هر کسی هر کاری کرده، کرده باشد، این را عقل کاملاً میفهمد، اما کجا میرود، محکمه کجاست، کیفر و پاداش چگونه است را میگوید من چه میدانم.
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/جلسه 23 تفسیر سوره مبارکه «زمر»، آیات 23 الی 26
پی نوشت:
*- سوره جاثیه، آیه23
مطالب مرتبط قبلی:
1- مبنای عدالت، بازیچه امیال بشر مادی گرا
2- رژه همجنس بازان در عصر علم !
کلمات کلیدی: