راه اصلاح جامعه: کار فرهنگی+جلوی شیطنت شیاطین را گرفتن
فرمود اگر کسی بخواهد بیراهه برود ما دو کار میکنیم: هم از نظر اخلاقی و فقهی جلوی او را میگیریم و هم با نیروهای بازدارنده نمیگذاریم او بیراهه برود.
این به ما دستور میدهد که اگر خواستید نظامتان و جامعهتان را اصلاح کنید، هم باید کارهای فرهنگی کنید و هم کارهای اجرایی.
در همین سوره مبارکه «صافات» فرمود وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) که آمده، کهانت را تحریم کرد؛ پیشگوییهایی که کاهنان دارند و قیافهشناسان دارند این جزء مکاسب محرّمه است که بسیاری از شماها آشنا هستید.
در مکاسب محرّمه یکی از کسبهای حرام این است که کسی از راه سِحر و جادو و شعبده و طلسم و کهانت بخواهد مال در بیاورد؛ این کار، کار حرامی است.
کهانت را یعنی پیشگوییهای غیر واقعی را که برخی مبتلا هستند که مخلوطی است از صدق و کذب، حق و باطل، خیر و شر، حَسَن و قبیح، محمود و مذموم، این کار را دین تحریم کرده، همین؟
فتوا به حرمتش داده گفته کار حرام است، به همین بسنده کرده یا نیروهای آسمانی را هم وادار کرده جلوی این کار را بگیرند؟
فرمود ما دو کار کردیم: یکی اینکه فتوا دادیم این کار حرام است و یکی اینکه این نیروهای آسمانی را به عنوان تیر شهاب نمیگذاریم که شیطان بالا برود، خبرهای راست و دروغ را جعل کند، یک مقدار راست بشنود و با دروغ مخلوط کند و به کاهنان دهد تا بازارگرمی آنها شود، این راه اصلاح جامعه است... «وَ حِفْظاً مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ مارِدٍ» ...
این راه اصلاح نظام است که سه کار فرهنگی، فقهی و اخلاقی یک طرف، جلوی شیطنت شیطانها را گرفتن طرف دیگر.
ذات اقدس الهی به این بسنده نکرد که بفرماید کهانت حرام است تا شما بگویید یکی از کسبهای محرّمه کهانت است، بله این کار فقیهان است و کار متدیّنان است که این مسئله شرعی را بررسی کنند و بازگو کنند، اما آنها که شیطنت میکنند چگونه باید جلوی آنها را گرفت؟
فرمود ما تیری داریم، تیراندازی داریم، نیروی اجرایی داریم و اینطور نیست که هر کسی بخواهد نظام را فاسد کند؛ در مسئله اصلاح اقتصادی اینطور است، رومیزی و زیرمیزی اینطور است، رشوهگیری اینطور است، فساد اقتصادی اینطور است.
همه ما در نظام اسلامی این دو کار را باید بکنیم: هرکدام از ما که کار فرهنگی از عهده ما برمیآید، باید بگوییم که چه چیزی حلال است و چه چیزی حرام؛ هرکدام از ما امر معروف و نهی از منکر از دستمان برمیآید باید جلوی بدیها را بگیریم تا این نظام را به جِدّ باور کنیم که باید سالماً به دست صاحب اصلی آن، وجود مبارک حضرت بدهیم؛ این نظام در دست ما امانت است.
شما میبینید یک روز یک شهید گمنام را میآورند کلّ کشور معطّر میشود، ما این عطر را باید مغتنم بشمریم.
به ما گفتند کار خدایی کنید؛ کار خدایی که ـ معاذ الله ـ این نیست که ما خلقت کنیم و خالق شدن که مقدور ما نیست، از بهشت و جهنم سخن گفتن که مقدور ما نیست، از ازل و ابد حرف زدن که مقدور ما نیست.
اینکه به ما گفتند: «تَخلَّقُوا بأخلاق الله»(*) یعنی در همین امور.
فرمود من با دو کار جامعه را اصلاح میکنم: یکی حکم فقهی است که میگویم کهانت حرام است، یکی اینکه به تیراندازانم میگویم جلوی شیطونت شیاطین را بگیرید که این کار را میکنم و شما هم همین کار را بکنید.
پی نوشت:
*- بحار الأنوار ، ج58 ، ص129
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره صافات، آیات 1 الی 10
کلمات کلیدی: