وقتی که به دنیا آمدید بعضیها عمر طولانی دارند، بعضیها عمر کوتاهی دارند؛ خدای سبحان مطابق مصالحی که میداند ... برای هر کسی عمری معیّن کرده است، امّا این در حدّ اقتضاست، اینچنین نیست که وقتی برای هر کسی عمری معیّن کرده باشد دیگر قابل تغییر نیست...
یعنی شما اگر موانعی در کار نباشد و مقتضیات خوبی هم این را همراهی بکند به این عمر طولانی دسترسی پیدا میکنید.
اگر خواستید عمر اصیلتان بماند با صدقه، با صِله رَحِم، با رعایت بهداشت، با کم خوردن و خوب خوردن، این مقصود حاصل میشود؛ گفتند دو بار غذا برای انسان کافی است.
بارها این مطلب را شنیدهاید کسی در محضر حضرت آروغ زد با اینکه حضرت لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ بود به او اعتراض کرد فرمود: «أقْصِر مِن جَشَأک»(*) مگر آدم اینقدر میخورد که در مجلس عمومی آروغ بزند؟! ... یعنی کمتر بخور که در مجلس آروغ نزنی!
دو بار غذا برای آدم بس است، اکثر بیماریها در اثر پر خوردن و بدخوردن است.
فرمود اگر مواظب خوراکتان باشید، مواظب صِله رحم باشید، مواظب صدقهتان باشید عمر طولانی دارید؛ [اگر] نشد، یُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ، عمرتان کمتر میشود.
اینچنین نیست که قضا و قَدَر بر این مقرّر شده است که فلان شخص باید هفتاد سال زندگی کند چه بهداشت را رعایت بکند چه نکند، چه صدقه بدهد چه ندهد، چه صِله رحم بکند چه نکند، اینچنین نیست!
آنچه تنظیم شده است در حدّ اقتضاست ... که این شخص میتواند مثلاً هفتاد سال یا هشتاد سال یا نود سال یا صد سال زندگی کند ...، نه اینکه الاّ ولابد باید مثلاً هشتاد سال زندگی کند.
پی نوشت:
* - مجمع الزوائد (هیثمی)، ج5, ص31
گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره فاطر، آیات 10 الی 12
کلمات کلیدی: