تزکیه نفس در امور اجتماعی/3
خُب اگر ما رفتیم جایی آن آقا کار داشت گفت «ببخشید!»، آن وقت گِله ما از این به بعد نباید شروع بشود؛ چون ما پذیرفتیم قرآن وحی خداست، پذیرفتیم آن برای تزکیه است، پذیرفتیم خدا به ما فرمود وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَی لَکُمْ
چه گلهای دارید شما که وقت قبلی نگرفتید؟
اینجا هم فرمود وَلاَ مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ
او که نمیتواند به شما بگوید «این حرفها چیست که اینجا میزنید؟!»، ولی بالأخره اذیت میشود.
روح لطیف یک محقّق از شنیدن حرفهای غیرعالمانه رنج میبرد، چرا آزارش میکنید؟! إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ
آن وقت او که خجالت میکشد چیزی بگوید؛ او که چیزی نمیگوید.
من با وحی، با نازل کردن آیات، این مسائل اخلاقی را با شما در میان میگذارم؛ آداب اجتماعی را، نظم عمومی را.
کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِ مِنکُمْ، امّا وَاللَّهُ لاَ یَسْتَحْیِ مِنَ الْحَقِّ.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 51 الی 53
رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/3/15
کلمات کلیدی: