شرط آسایش خانواده و رفاه جامعه/3
در روایات ما هست که وقتی کسی دستشویی رفته، یک سلسله فرشتههایی هستند که سرش را خَم میکنند میگویند بهترین نعمت یک ساعت با تو بود، تو این را به این صورت در آوردی! این سیب و گلابی و موز و اینها را تو به این صورت در آوردی! این خجالت دارد! این در روایات هست اینها را باید دید.
مال چیز خوبی است که قوام مملکت است ... فقیر را که فقیر میگویند نه برای اینکه مال ندارد ... نداشتن مال یعنی فقدان مال؛ فقیر را فقیر میگویند برای اینکه ستون فقراتش شکسته است.
چون انسانِ ندار قدرت مقاومت ندارد به او میگویند فقیر؛ چون ملت گرسنه قدرت ایستادگی ندارد به او میگویند فقیر ... فرمود جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَاماً
قیام مردم، مقاومت مردم، ایستادگی مردم بر اساس توانمندی آنهاست؛ اگر کسی گرفتار فقر مالی باشد ستون فقرات او شکسته است و قدرت قیام ندارد، مال چیز خوبی است، خدا از آن به خیر یاد کرده.
اما آن بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) این است که شما تحلیل کنید که ثروتمند بودن و مرفّه بودن آیا کمال است یا کمال نیست؟ ...
فرمود اگر بگویید کمال است باید بگویید انبیاء(علیهم السلام) که سادهزیستترین مردم عالَم بودند و این ثروت را نداشتند خدا این کمال را به آنها نداد؛ چه کسی جرأت میکند که بگوید کمالی را خدا به انبیاء نداد؟ ... پس معلوم میشود داشتن، کمال نیست.
قصص انبیا را هم نقل میکند ... فرمود بالأخره این داوود با اینکه رهبر انقلاب بود وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ ... اما با زنبیلفروشی داشت زندگی میکرد...
این حرف را ما نمیتوانیم بنویسیم، نمیتوانیم روی منبر بگوییم، چون از ما قبول نمیکنند، ولی از علی قبول میکنند ... فرمود حالا که این است، نتیجهاش این است که اگر کسی ثروتمند بود باید بفهمد که خدا او را تحقیر کرده است!
مگر این حرف را میشود در جامعه گفت؟ آنکه وضع مالیاش خوب است و مرفّهانه به سر میبرد مورد اهانت خداست!
این حرف را از ما قبول نمیکنند چون خود ما مبتلاییم، ولی ما از علی قبول میکنیم.
حتماً این را در نهجالبلاغه مراجعه بفرمایید، فرمود: «أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهَانَ غَیْرَهُ حَیْثُ بَسَطَ الدُّنْیَا لَهُ» ...
این باید از خود حوزه شروع بشود، از دانشگاه شروع بشود؛ سادهزیست بودن، شرف دنیا و آخرت است.
[با ساده زیست بودن دیگر] نه طلاقی در پیش است، نه آن فضیلت فرزندپروری را انسان از دست میدهد، نه مشکلات دیگر در پیش است.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 25 الی 29/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور،1395/3/1
کلمات کلیدی: