اینها اصلاً در جبهه حضور ندارند، بدنی حضور دارند، برای توطئه که کارشکنی بکنند، گزارش بدهند، خبرچینی بکنند و مانند آن وَلاَ یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِیلاً، اینها أَشِحَّةً عَلَیْکُمْ
به حسب ظاهر خیرخواهاند، شَحیح و بخیلاند، میگویند خودتان را به کُشتن ندهید، اصلاً نمیشود، مشت و درفش و اینها که قابل جنگ نیست، چرا خودتان را به کُشتن میدهید؟!
شحیحاند، بخیلاند، نسبت به خونریزی شما میگویند کُشته نشوید! خودتان را به کشتن ندهید! به زحمت نیندازید!
این خیرخواهانه بیان میکنند در حالی که منافقانه حرف میزنند، وقتی هراس آمد، نائره جنگ ملتهب شد، اینها چشمانشان از شدت ترس شبیه حال محتضر است فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ کَالَّذِی یُغْشَی عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ ...
اما وقتی مسلمانها پیروز شدند، سرود پیروزی خوانده شد، غنائم گرفته شد، میگویند ما هم شریکیم فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ اینها سَلَقُوکُم
سَلَق یعنی با زبان تند و تیز، نیشدارِ گوشهدارِ، سهمخواهان سَلَقُوکُم بِأَلْسِنَةٍ ...
با یک زبان تیز، با یک قلم تیز حالا سهمخواهی میکنند، میگویند ما در انقلاب شرکت داشتیم، ما هم سهم داریم.
این فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوکُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ حالا با گفتارشان، با رفتارشان، نوشتارشان سهمخواهاند
أَشِحَّةً عَلَی الْخَیْرِ؛ خیر یعنی مال، یعنی سهم میخواهند، خیلی بخیلانه و حریصانه سهمخواه انقلاباند.
خُب، از آن طرف میگفتند هَلُمَّ إِلَیْنَا، خودتان را به کشتن ندهید، به عنوان اینکه خیرخواه اینها هستند میگویند ما حاضر نیستیم شما خودتان را به کشتن بدهید أَشِحَّةً عَلَیْکُمْ
اما الآن أَشِحَّةً عَلَی الْخَیْرِ! قبلاً نسبت به ترک خونریزی حرص داشتند، الآن نسبت به جمع غنائم حرص دارند... پس معلوم میشود لاَ یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِیلاً
آن چند روزی یا چند هفتهای که در جبهه حضور داشتند برای رضای خدا نبود؛ یا برای خبرچینی بود یا برای اینکه همانجا هم که رفتند عدهای را بترسانند و بلرزانند، بود و مانند آن
ذرّهای اینها در انقلاب و جبهه حضور نداشتند!
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 17 الی 23/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور،1395/2/27
کلمات کلیدی: