ما همانطوری که با بدنمان از جانمان دفاع میکنیم، با جانمان هم باید از جانان دفاع بکنیم
النَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ
خُب بالاتر از جان ما که چیز دیگر نیست؛ ما به جانمان علاقهمندیم و باید از جانمان دفاع بکنیم، فرمود درست است به جانتان علاقهمندید ولی باید به پیغمبر بیش از جانتان علاقهمند باشید.
درست است که از جانتان دفاع میکنید ولی در روز خطر باید دفاعتان از وجود مبارک آن حضرت بیش از دفاعتان از جانتان باشد...
بالأخره جنگی در پیش هست و شما در جبههها میروید و تیری میآید و مانند آن، امّا اینطور نیست که بگویید پیامبر یک نفر ما هم یک نفر.
آیه 120 سوره? مبارکه? «توبه» این بود: مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِنَ الْأَعْرَابِ أَن یَتَخَلَّفُوا عَن رَسُولِ اللّهِ وَلاَ یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَن نَفْسِهِ
مبادا یک وقت پیغمبر را تنها بگذارید (یک) مبادا وقتی جبهه رفتید بکوشید جاخالی کنید که تیر به شما نخورد به حضرت بخورد (دو) خود را سپر قرار بدهید که تیر به شما بخورد به حضرت نخورد، این واجب است...
حفظ نفس واجب است، بله حفظ نفس واجب است اما حفظ اُولی? مِن النّفس أوجب است... آنکه جانِ جانان است حفظ او أوجب است.
چرا هر چه ما میگوییم او میفهمد؟ برای اینکه او جانِ جانان است.
چرا ما هر کاری میکنیم وجود مبارک حضرت میفهمد؟ برای اینکه او جانِ جانان است.
ما الآن دست و پای ما، اعضا و جوارح ما، چشم و گوش ما هر حرکتی بکنند جان ما باخبر است.
مگر میشود دست ما کاری بکند جان ما باخبر نباشد؟ جان ما هم هر ارادهای داشته باشد جانان باخبر است ...
نه یعنی یک اولویت تشریفی دارند واقعاً والیاند، واقعاً ولایت دارند، جانِ جاناناند.
بدن ما جانی دارد، جانِ ما جانانی دارد، هر کاری که این جان انجام میدهد آن جانان باخبر است.
ما همانطوری که با بدنمان از جانمان دفاع میکنیم، با جانمان هم باید از جانان دفاع بکنیم...
حفظ دست واجب است، بله حفظ دست واجب است اما حفظ جان واجبتر است؛ حفظ جان واجب است، حفظ جانان واجبتر است ...
اینکه فرمود اُولاست، از جان أولاست؛ باید همه مصالح جان را بهتر از خود جان بداند.
چرا اولاست؟ برای اینکه ما گاهی معصیت میکنیم به جانِ خودمان رحم نمیکنیم اما او بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ ... اگر رأفت و رحمت ما نسبت به خود ما به اندازه رأفت و رحمت حضرت باشد پس یقیناً نباید گناه بکنیم.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 5 الی 8/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/2/20
کلمات کلیدی: