سه راهکار برای وحدت:
1- یکی گسترش فرهنگ شیعه بدون افراط و تفریط
دست ما به لطف الهی پر است، اینها آمدند قرآن را به حرف در آوردند؛ فرمود قرآن که با شما حرف نمیزند «و لکن أخبرکم عنه» اینها آمدند قرآن را به حرف آوردند ...
آن وقت مسئله شفاعت و توسل و اینها زیر پوشش توحید است، هیچ مخالفتی هم ندارد، هیچ کسی بالذّات از امام چیزی نخواست، هیچ کسی بالذّات از پیغمبر چیزی نخواست، اینها را بنده خدا میدانیم، اینها را مطیع خدا میدانیم، منتها اینها مثل ملائکهاند، بالاتر از ملائکهاند کارگزاراناند.
بارها به عرضتان رسید ما هر وقت نور میخواهیم از شمس، حرارت میخواهیم از شمس، مگر ما شمسپرستیم؟ علی و اولاد علی که هزارها برابر بالاتر از شمس و قمرند ... مگر ما ـ معاذ الله ـ به آفتاب اعتقاد ربوبی داریم؟
میگوییم خدا آن را برای گرم کردن ما خلق کرد، برای نور دادن خلق کرد، خُب آنها که بالاتر از شمس و قمرند! ...
2- دوم کاری است که بزرگواران مجمع دارالتقریب باید بکنند با علمای تکفیری، با علمای سلفی، با علمای وهابی، با علمای طالبان، با علمای القاعده مذاکره کنند.
سوم کاری است که سیاستمداران ما باید بکنند؛ این هم کمتر از این انرژی هستهای نیست. مرتب فلانجا کشته، فلانجا عزا، خُب جلسه باشد ببینیم آخر حرفشان چیست.
اگر ـ خدای ناکرده ـ جنگ داخلی بشود نه طالبان میماند نه القاعده میماند نه سلفی میماند نه تکفیری میماند.
بالأخره یک راه نشست سیاسی دارد، اینطور کُشتن این بیچارههای مظلوم سیصد نفر، دویست نفر، صد نفر زخمی، مجروح آخر تا چه وقت؟!
این سه کار که ـ انشاءالله ـ بشود امیدواریم که این شفابخش باشد.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره لقمان، آیات 31 الی34(آخر)/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1395/2/6
کلمات کلیدی: