فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/4
الآن شما این خانه سالمندان را که میبینید، بیچارهها یک مرگ تدریجی دارند، سالی یک بار بچهها یک شاخه گل برایشان میبرند، این یک مرگ تدریجی است، این با «إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما» که سازگار نیست.
فرمود «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»، نه بینداز در خانه سالمندان!؛ این چرا میاندازد در خانه سالمندان؟ برای اینکه عاطفه نچشید، این خودش در مهدکودک تربیت شد، مگر مهدکودک عاطفه میآورد؟
این آدم خلأ دارد که این خلأ هفت ساله را هیچ چیز حتّی با موعظه با نصیحت پر نمیکند، این با شیر باید بیاید، این با آغوش مادر باید بیاید، راه آن فقط همین است.
چرا گفتند «حقُّ الحِضانه» برای مادر است ولو طلاق گرفته باشد؟ برای اینکه این بچه باید در آغوش مادر این دوره هفت ساله دانشگاه مهر و عاطفه را طی کند؛ آن وقت جامعه، جامعه عطوف خواهد بود ...
آن قسمت های عقلانیت و مدیریت را به پدر داد و این عاطفه را به مادر، تا نظام سامان بپذیرد.
چون بشر، هم عاطفه هم مدیریت و هم جهاد میخواهد.
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی:
فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/3
این بیان نورانی امام رضا (سلام الله علیه) که بارها شنیدید ملاحظه بفرمایید.
حضرت فرمود «تَزَاوَرُوا» به زیارت یکدیگر بروید، فاصله نگیرید، «فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ» شما شیعههای ما هستید، وقتی به سراغ یکدیگر میروید، جلساتی دارید ولو هفتهای یک بار، دور هم جمع می شوید شیعه ما هستید حرف های ما را نقل کنید «تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ وَ ذِکْراً لِأَحَادِیثِنَا وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ»(1) احادیث ما عاطفه ایجاد میکند، محبت ایجاد میکند، دوستی ایجاد میکند.
اینکه میگویند سنگ روی سنگ بند نمیشود، سخنی است حق؛ الآن این برج میلاد و امثال میلاد، همه آن که با سنگ و آهن ساخته نشد، سنگ هرگز روی سنگ بند نمیشود، یک ملاط نرمی لازم است که برج ساخته شود.
فرمود سخنان ما، دستورات ما، روحانیت ما، رهبری ما مانند آن ملاط نرم است که جامعه را بالا میبرد، اگر شما اینها را بردارید، بله سنگ روی سنگ بند نمیشود.
الآن این عاطفه و ملاط کمرنگ شده است؛ لذا ده ـ دوازده میلیون پرونده است، این تعداد پرونده برای امثال ماهاست که اهل مسجد هستیم، بیگانه که نیست؛ ظهر میرود نمازش را میخواند، بعد قبل و بعدش هم کار خودش را انجام می دهد.
جامعه را نه بانک ربوی اداره میکند که قرض الحسنه را انسان بردارد، به فکر «یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا»(2) نباشد، نه این خشونت ها و مدالگیری های زنانه!
جامعه را زن اداره میکند، عاطفه اداره میکند، هزینهها هم تأمین است.
وقتی ده ـ دوازده میلیون پرونده در دستگاه قضایی باشد هر پرونده بالأخره برای یک خانواده سه چهار نفری است چهل پنجاه میلیون نفر همه درگیر پرونده در دستگاه قضا هستند، هزینههای آن هم قابل بررسی جدّی است، آن استرس و بیماریهای آن هست که هزینههای دیگر است.
... اما کار عاطفه برای جلوگیری و دفع این خطرات و خشونت است، نه رفع؛ برای رفع البته دستگاه قضایی هست «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»(3) هست و مانند آن؛ اما آنچه جامعه را روشن میکند، موفق میکند به تکامل میرساند، دفع خطر است که آن به وسیله مادر است.
پی نوشت ها:
1- الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج2، ص186
2- سوره بقره، آیه276
3- سوره بقره، آیه179
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی:
فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/2
تنها کسی که میتواند عاطفه را به جامعه منتقل کند زن است؛ این عواطف که کم شود، گذشت در زندگی که کم شود، قرض الحسنه کم شود، بانک های ربوی زیاد شود، نتیجه آن میلیونها پرونده است که در دستگاه قضایی است.
جامعه را هرگز با ربا و فشار و خشونت و اِفراط نمیشود اداره کرد؛ این ده ـ دوازده میلیون پرونده متعلق به ماهاست. ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/1
بعد از اینکه ساختار کلی عالَم را مشخص کرد، فرمود «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»؛ هیچ تفاوتی و تفاخُری انسان بر انسان دیگر ندارد ... ساختار همه یکی است، آن موادّ اولیه ای که بشر از آن پیدا شد آن هم یکی است؛ زن هم مثل مرد از همان حقیقت خلق شده است، پس تفاوتی در خلقت زن و مرد نیست ...
پرسش: استاد معذرت می خواهم! اگر انسان ها تفاوتی ندارند، چرا تفاوت در حقوق را بین زن و مرد قائل شدید؟
پاسخ: تفاوت نیست، البته خصوصیاتی در بعضی از موارد هست که زن بیشتر از مرد میبرد، گاهی مساوی مرد میبرد، گاهی کمتر از مرد میبرد؛ یک سلسله حقوقی که زن دارد مرد ندارد، نفقه زن را مرد باید تأمین کند مهریه زن را مرد باید تأمین کند این طور است.
هرگز تبعیضی بیجا نیست، تفاوت نیست، بلکه اختلافی است برابر خصوصیت هایی که این خلقت و آن خلقت دارند.
او باید مادر بشود، مادری عاطفه لازم دارد، خدا به اندازه کافی به او عاطفه داد، هرگز مرد آن توان را ندارد که فرزند رئوف و مهربان تربیت کند، این در اثر آن مادری مادر است، آن مقام شامخ عاطفه است.
اینکه الآن متاسفانه باب شده که بچهها را به مهد کودک میدهند، بارها به عرضتان رسید خطر آن هم این است همین که پدر و مادر مقداری سالمند شدند این بچه چون مهر عاطفی نچشید، پدر و مادر را تحویل خانه سالمندان میدهد.
دیگر او حاضر نیست عمل کند به آیهای که خدا فرمود «إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما»، «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ» (*)، چون این عاطفه میخواهد، تنها جایی که عاطفه را در درون انسان تزریق میکنند، همان آغوش مادر است که هفت سال، کودک این دانشگاه را دارد طی میکند.
یادداشت مرتبط قبلی:
از مهدکوک تا خانه سالمندان
پی نوشت:
*- سوره إسراء، آیات23 و 24
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 6 الی 7
کلمات کلیدی: