سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] از بخشیدن اندک شرم مدار که محروم کردن اندک‏تر از آن بود . [نهج البلاغه]
کشکول حکمت های قرآنی- گزیده بیانات حکیمانه آیت الله جوادی آملی
پیوندها

تمام بحث‌ها این است که ما علم دینی داریم و علم غیر دینی محال است مثل دو دوتا پنج‌تا ...

هر کس مدیریت هر جایی را به عهده گرفت اول باید نقشه جامع آن را ترسیم کند، اگر نقشه جامع در دست او نباشد و شروع به اقدامی کند، بازسازی کند، نوسازی کند طولی نمی‌کشد که آن بازسازی و نوسازیِ او به صورت بافت فرسوده در می‌آید.

تا آدم نقشه جامع نداشته باشد نمی‌تواند درباره زوایای حوزه تدبیرش تصمیم بگیرد.

ما اگر درباره علوم بحث می‌کنیم، باید یک قدّ بلند هندسی‌شده جهانی داشته باشیم؛ یعنی جهانی فکر کنیم، چون علم است و علم دیگر بومی نیست، شرقی نیست، غربی نیست.

ما وقتی از استقلال و امنیت و مذهبِ مملکت حرف می‌زنیم، اعتقاد ما و شعار رسمی ما این است «لا شرقی و لا غربی»؛ نه شرقی نه غربی.

اما وقتی از علم و دانش حرف می‌زنیم؛ می‌گوییم اگر علم شد، استدلال شد، برهان شد، چه شرقی چه غربی، هر دو هم دینی است؛ یعنی هم آن شعار دینی است و هم این شعار دینی است.

شعار ‌نه شرقی و نه غربی برای استقلال مملکت است و استقلال دینی ماست.

شعار چه شرقی و چه غربی در بحث‌های علمی است، علم اگر علم شد، استدلال شد، برهان شد، در داروسازی، در پزشکی، کشاورزی، دامداری، سپهری، دریاشناسی، صحراشناسی، چه شرقی و چه غربی، اسلامی است، ما علم غیر اسلامی نداریم.

این دو شعار هر دو دینی است؛ اگر راجع به استقلال مملکت است شعار رسمی ما این است «نه شرقی نه غربی»، اگر درباره علم و دانش است می‌گوییم «چه شرقی چه غربی»، علم اگر علم شد الاّ و لابد دینی است، برای اینکه ما علم غیر دینی نداریم.

این‌گونه حرف زدن و این تصمیم، یک قدّ بلند جهانی می‌خواهد؛ یعنی نقشه جامع جهانی ـ نه کشوری و نه قارّه‌ای ـ جهانی می‌خواهد تا ثابت کند که علم غیر دینی محال است و محال است و محال! 

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره صافات، آیات 1 الی 10

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه

مطلب مرتبط قبلی:
با بافت فرسوده، دانشگاه اسلامی نمی شود!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 96/5/30:: 7:33 عصر     |     () نظر

ما الآن وقتی داریم درباره قرآ‌ن و درباره فقه بحث می‌کنیم اینها همه «سبیل الله» است.

ما اگر بخواهیم راه خدا را طی کنیم که فرمود صراط مستقیم هست و ما هم از خدا می‌خواهیم «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»، می‌خواهیم این صراط مستقیم را بشناسیم چه کار می‌کنیم؟ با آیات و روایات و به کمک عقل می‌فهمیم که خدای سبحان چه چیزی را دستور داد، چه چیزی را حلال کرد و چه چیزی را حرام کرد، اینها «سبیل الله» است.

همین «سبیل الله» که در نظام تشریع، خدا به وسیله فقه و اصول و تفسیر و حدیث یادمان می‌دهد، همین «سبیل الله» را در نظام تکوین به این موجودات یاد می‌دهد؛ فرمود: «وَ أَوْحی‏ رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ * ثُمَّ کُلی‏ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی‏ سُبُلَ رَبِّکِ»(1)

صبح که اینها از کندو بیرون می‌آیند برای اینکه گل‌ها را شناسایی کنند و مواد آن را تغذیه کنند این «سبیل الله» است.

آن کندوشناس، آ‌ن عسل‌شناس، آن زنبورشناس دارد در «سبیل الله» حرکت می‌کند که بفهمد چگونه این زنبور، عسل را تولید می‌کند.

قبل از همین جریان «سبیل‌اللّه»ی «نحل»، جریان دامداری را ذکر کرده است ... فرمود شما این گوسفندها را می‌بینید، این گاوها را می‌بینید، این دام‌ها را شما می‌بینید یک طرفش «روث» است و یک طرفش «دم»، ما بین «روث» و «دم» این «لبن» خالص را تحویل شما می‌دهیم، این‌جا که لوله‌کشی نیست، آن‌جا که جدول‌بندی نیست، «مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً»(2) این «سبیل الله» است.

اگر کسی بخواهد بحث کند این شیر چگونه تولید می‌شود، خاصیّت این شیر چیست؟ از کجا می‌جوشد؟ در چه راه باید صرف شود؟ این درباره «سبیل الله» دارد بحث می‌کند ...

الآن جانورشناسی و جانورشناسان و این دقایق فنّی جفت‌گیری موجودات و اینها را که دارند ذکر می‌کنند اینها «محیّرالعقول» است؛ منتها چون درباره عسل چون پایانش دیگر «شِفاءٌ لِلنَّاسِ»(3) است از این جهت درباره «نحل» یاد کرده است.

چیزی در عالم نیست که «سبیل الله» نباشد، فرمود «فَاسْلُکی‏ سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً»(4) ...

آن گُل را چه کسی به این صورت در آورده که غذای زنبور قرار داده؟ زنبور را چه کسی راهنمایی کرده که از آن گل بِمَکد؟ اینها «سبیل الله» است.

اگر مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ، لَبَناً خالِصاً در می‌آید این «سبیل الله» است.

ما که در فقه و اصول بحث می‌کنیم، در «سبیل الله» است که این علم دینی می‌شود.

آن زنبورشناس هم که دارد بحث می‌کند که چگونه این زنبور حرکت می‌کند و این گل‌ها را شناسایی می‌کند، تولید می‌کند، این هم «سبیل الله» است.

منتها بعضی علوم تعبّدی و بعضی توصّلی هستند، علم غیر دینی ما نخواهیم داشت؛ اما معنایش این نیست که هر کسی هر چه گفت درست است؛ مثل فقه ماست، مثل تفسیر ماست و مثل اصول ماست.

پی نوشت ها:

1. سوره نحل, آیات68 و 69

2. سوره نحل, آیه66

3.سوره نحل, آیه69

4. همان

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره صافات، آیات 1 الی 10

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه

مطلب مرتبط قبلی: علم غیر دینی در عالَم، مستحیل است


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 96/5/23:: 8:58 عصر     |     () نظر

خیلی از معارف است که برای کفار روشن می‌شود و می‌گویند «رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا»، اما «فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً»؛ تمام درد این است که حقیقت برایشان روشن می‌شود، اما نمی‌توانند بگویند «آمنّا»، اگر بتوانند بگویند «آمنّا» همان‌جا ایمان می‌آورند و راحت می‌شوند.

این بخش «آمنّا» که به عقل عملی برمی‌گردد و اراده و عزم و نیّت و تصمیم و ایمان به او بسته است، این قفل می‌شود؛ «الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لاَ حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لاَ عَمَلَ»(1) این قفل می‌شود، وقتی قفل شد آن بخش علمی هر چه بالاتر برود درد انسان بیشتر است، برای اینکه انسان خیلی از حقایق برایش روشن می‌شود و می‌خواهد بگوید قبول دارم نمی‌تواند بگوید، برای اینکه این قفل شده است ...

قیامت، ظرف ایمان نیست، ظرف اقرار نیست، ظرف اسلام آوردن نیست؛ این قفل شده است، حالا ظرف علم است، هر اندازه عالم‌تر شود سوز و گدازش بیشتر می‌شود، می‌گوید این همه معارف را انبیاء آوردند من بی‌اعتنا بودم؟! ...

پرسش: عملی که برای میّت انجام می‌دهند و او به بهشت می رود تکامل عملی محسوب نمی‌شود؟

پاسخ: تکامل عملی خودش است، چون او مؤمن بود؛ اگر کافر رخت بربسته باشد ولو انبیاء، وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هفتاد بار هم برای او استغفار کند بی‌اثر است (سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ) ... اگر هفتاد بار تویِ پیغمبر هم برای این منافق استغفار بکنی ذرّه‌ای اثر ندارد.

بنابراین اگر کسی مسلمان بود، جزء امّت اسلامی بود و خودش هم تا زنده بود برای مؤمنین طلب مغفرت می‌کرد، الآ‌ن هم که مؤمناً رحلت کرده است هر دعای خیری که کنند از طرف فیض الهی به او می‌رسد، اما نتیجه عمل خود اوست؛ نظیر «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً»(2).

اول سوره مبارکه «یس» خواندیم که «نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ»(3)؛ اگر کسی مسجدی ساخت، حسینیه‌ای ساخت یا یک سنّت خوبی گذاشت، گفت پانزده اسفند روز درختکاری است، امام را خدا با انبیاء محشور کند! فرمود آخرین جمعه ماه مبارک رمضان راهپیمایی روز قدس است، این سنّت تا عمل می‌شود روح مطهّر امام روح و ریحان دارد، چون کارِ اوست؛ آن درختکاری هم همچنین.

اما آن‌‌که چهارشنبه سوری آورده تا این عمل هست، آن آورنده در عذاب است، این آثارش فرق می‌کند.

غرض این است که تا سنّت حسنه باشد کارِ آدم است، چه اینکه سنّت اگر سیّئه باشد کار آدم است.

«أعاذنا الله من شرور أنفسنا و سیّئات أعمالنا».

«و الحمد لله ربّ العالمین»

پی نوشت ها:

1-نهج البلاغه، خطبه42

2- الکافی(ط ـ اسلامی)، ج5 ، ص9

3-سوره یس، آیه12

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره صافات، آیات 1 الی 8

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه

مطالب مرتبط:
تکامل علمی و عملی در عالم برزخ
سنّت حسنه به چه معناست؟


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 96/5/6:: 9:35 عصر     |     () نظر

اگر کسی جهان را به عنوان فعل خدا بداند ما علمِ غیر دینی نداریم ...

ولی اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ لائیک فکر کند، الحادی فکر کند، مبدأ و معاد را منکر باشد او علم طبیعی دارد؛ علمی که نه آغاز دارد و نه انجام، می‌گوید زمین این‌چنین بوده است که علم او دیگر، علم الهی نخواهد بود.

اما حالا چه کسی آفرید؟ برای چه چیزی آفرید؟ اگر الهی فکر کرد آن علم، علم دینی است و همه این علوم می‌شود علم دینی ...

هر چیزی آینه خداست، آیت خداست، مخلوق خداست، فعل خداست و دیگر ما علم غیر دینی نخواهیم داشت.

ما اگر بحث کردیم که «امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) چه کار کرد؟ امام صادق(سلام الله علیه) چه کار کرد؟» می‌شود دینی، اگر بحث کردیم خدا چه کار کرد دینی نیست؟!

آن استاد دانشگاه که دارد زمین‌شناسی و زمان‌شناسی تدریس می‌کند اگر دینی‌بودن مواد درسی او قوی‌تر از دینی بودن مواد درسی ما نباشد کمتر از این نیست.

ما می‌گوییم خدا چنین گفت، او می‌گوید خدا چنین کرد؛ حالا اگر بگوییم امیرالمؤمنین چنین کرد می‌شود دینی، اگر بگوییم خدا چنین کرد دینی نیست؟!

ما علم غیر دینی نداریم، مشکل این است که آن جهان‌بینی توحیدی و الهی (إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ) خوب تبیین نشده است.

کلّ جهان فعل خداست؛ هر علمی در عالَم فرض شود درباره چیزی از چیزهاست و هر چیزی هم آینه خداست، آیت خداست، فعل خداست؛ ممکن است کسی غفلت داشته باشد.

علم غیر دینی در عالَم، مثل دو دوتا پنج‌تا مستحیل است، چرا؟ چون همه این جهان، فعل اوست؛ اگر همه جهان فعل او بود کسی که درباره فعل خدا بخواهد بحث کند و تفسیر کند این متنِ دین است، منتها حالا ممکن است غافل باشد.

آری، علومی که درباره افعال انسان است مثل هنر، این گاهی ممکن است دینی باشد و گاهی غیر دینی؛ خوانندگی، نوازندگی، اینها فعل انسان است.

انسان گاهی ممکن است حلال بخواند و گاهی حرام، گاهی حلال بنوازد و گاهی حرام، اینها فعل انسان است و فعل انسان ممکن است دو قِسم باشد.

ولی آنچه در نظام آفرینش هست، چه درباره نجوم و سپهر باشد، چه درباره دریا و زیردریا باشد، چه درباره زمین و معدن نفت و گاز باشد ... چون آن موجبه کلیه که در قرآن هست این است که «اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ»، «کلّ ما صَدق علیه أنّه شیءٌ فهو فِعل الله و کلّ علم یبحث عن فِعل الله فَهو عِلم الدینی» ما علم غیر دینی نخواهیم داشت ...

منتها امور دینی دو قِسم است: بعضی تعبّدی است و بعضی توصّلی است، در بعضی قصد قربت لازم است و در بعضی قصد قربت لازم نیست؛ اَدای دَیْن واجب دینی است، ولی قصد قربت لازم نیست؛ زکات واجب دینی است، ولی قصد قربت لازم است؛ اگر دینی شد معنایش این نیست که حتماً باید با قصد قربت انجام شود.

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره صافات، آیات 1 الی 8

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه

مطالب مرتبط(راهکار اسلامی شدن دانشگاه ها):

مقدمه: دانشگاه را موعظه و نماز جماعت، اسلامی نمی کند!

1- با بافت فرسوده، دانشگاه اسلامی نمی شود!

2- خدمت و خیانت فلسفه نسبت به سایر علوم

3- علم غیر دینی در عالَم محال است.

4- دو راه شناخت اسرار عالَم

5- فاجعه ویرانی کارخانه شراب سازی!

6- ادعای صلح پس از کشتار میلیونی جنگ های جهانی!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 96/5/3:: 9:47 صبح     |     () نظر

در سوره مبارکه «فاطر» فرمود «أُولی‏ أَجْنِحَةٍ مَثْنی‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ»، همه‌ اینها که دارای جناح و بال هستند «إِنَّ الْمَلَائِکَةَ لَتَضَعُ‏ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ»

این را گفتند که این فرّاش‌ها به این طالبان علوم سه پیام دارند:

1-  پیام اوّلشان این است که ما این بال‌ها را پهن کردیم تا به شما بفهمانیم که باید بال پیدا کنید، بال بزنید، پَر پیدا کنید و پَر در آوردید.

2-  دوم اینکه ما این بال و پَری که داریم از آن استفاده می‌کنیم و با این پرواز می‌کنیم، شما هم که پَر در آوردید باید پرواز را یاد بگیرید، جهش و حرکت را یاد بگیرید.

3-  سوم آن است که ما که بال و پَر داریم و پَر می‌کِشیم، پروازِ ما در جهت نیست، از جهت است؛ ما هرگز از شمال به جنوب بیاییم یا از شرق به غرب برویم این‌طور نیست.

آن‌که از شمال به جنوب می‌آید یا از شرق به غرب می‌آید او به دنبال طعمه است، این به طمع طعمه در تالاب‌ها می‌گردد، ما آن نیستیم؛ او در جهت حرکت می‌کند و ما از جهت حرکت می‌کنیم؛ ما از این جهات چندگانه بیرون می‌آییم و الهی فکر می‌کنیم.

این رسالت و پیام فرشته‌هاست که به طالبان علوم علم الهی می‌دهند و می‌گویند ما فرّاشان شما هستیم تا شما این سه کار را انجام دهید: پَر در بیاورید(اولاً)؛ پرواز یاد بگیرید(ثانیاً)؛ از جهت پرواز کنید نه در جهت(ثالثاً).

پس اگر یک روحانی به دنبال هدف نبود، این نه تنها حقّ دیگران را اَدا نکرد، حقّ فرّاشان خود را هم اَدا نکرد.

آن‌که از علوم الهی طَرْفی نبست یا بست و «یَحُومُ‏ حَوْمَ‏ نَفْسِهِ»(بر گِرد نفس خویش می گردد) بود، این حقّ این فرّاش‌ها را هم ادا نکرده و در قیامت در برابر این فرّاش‌ها هم مسئول است.

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره صافات، آیات 1 الی 8

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 96/5/1:: 10:16 عصر     |     () نظر