در نظام تکوین فرمود انسان آزاد است، کسی را مجبور نکردند.
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» (1) میخواهند به انسان بگویند شما آزاد هستی، میخواهی سم بخور میخواهی شهد بخور؛ آزاد هستی هر راهی را بروی.
آزادی انسان نه مجبور است نه مفوّض
اما در نظام تشریع خیر انسان در این است که سم نخورد؛ همین خدایی که میفرماید «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»، انبیا را عقول را فطرت را همه را بسیج کرده تا به انسان بگوید کدام راه را بروید.
اگر با داشتن حجّت بالغه الهی بیراهه رفت، مسأله «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ» (2) بگیر و ببند از آنجا شروع میشود.
این بگیر و ببندِ تشریعی، کار با آن آزاد بودنِ تکوینی ندارد؛ این «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» هیچ ارتباطی به مسائل فقهی ندارد. ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
این عبادت کردن خدا یک قرنطینه است.
اینکه میگویند هر کاری میکنید مستحب است بگویید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» (*) این یک ادب زندگی است.
البته ثواب دارد و ثواب لفظی دارد و ثواب عبادی دارد، این سر جایش محفوظ است؛ امّا این راه زندگی را به آدم نشان میدهد.
انسان هر حرفی میزند، هر کاری میکند، چیزی را میخواهد بنویسد، چیزی را میخواهد بخواند اول میگوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» این یک قرنطینه است.
اگر این کار ـ خدای ناکرده ـ حرام یا مکروه باشد که نمیشود گفت خدایا به نام تو!
این یک قرنطینه است، یک ایست بازرسی است، یک راه بسیار خوبی است برای مراقبت.
اینکه دین به ما فرمود هر کاری که میکنید یک «بِسْمِ اللَّهِ» بگویید یعنی وقتی میخواهید حرفی بزنید، مطالعهای بکنید، سخنی بگویید چیزی بخواهید بنویسید، انسان باید طوری باشد که رویش بشود بگوید خدایا این کار را میکنم برای رضای تو!
این کار یا واجب است یا مستحب؛ چون اگر حرام باشد یا مشکوک باشد یا مکروه باشد که نمیشود این چنین گفت، این معنای مراقبت است.
مطلب مرتبط قبلی:
پی نوشت:
*- بحار الانوار، ج73، ص305؛ «کُلُ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَر»
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 1 الی 4
کلمات کلیدی:
هر کاری که ذات اقدس الهی میکند برای کمال انسان است و کمال انسان هم فقط در راه عبادت است که قرب الی الله است ...
فرمود ما هر کاری کردیم برای اینکه شما عبادت کنید؛ این فای «فَاعْبُدِ» تنها در این سوره نیست، هر جا سخن از این است که ما کاری کردیم برای اینکه شما کامل شوید و این هم هدف مخلوق است نه هدف خالق.
اینچنین نیست که ذات اقدس الهی مقصدی داشته باشد (یک) و چون فاقد آن مقصد است ناقص است (دو) و کاری انجام میدهد که به وسیله آن کار به آن مقصد برسد (سه)، اگر بندگان عبادت نکردند ـ معاذ الله ـ خدا به مقصد نمیرسد (چهار)، هیچ کدام از اینها نیست.
خدای سبحان برای چیزی کار نمیکند؛ نه جهان را خلق کرد تا سودی ببرد، نه جهان را خلق کرد تا جودی کند.
«فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَی وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ» (1)؛ این بیان نورانی امام کاظم(سلام الله علیه) است، فرمود او بدهد بخشنده است ندهد هم بخشنده است.
وصف او از راه فعل به دست نمیآید؛ دیگران کاری را انجام میدهند در اثر تکرارِ آن کار، ملکه جود سخا و مانند آن پیدا میشود ولی ذات اقدس الهی چون جواد است کار از او صادر میشود، فیض از او صادر میشود؛
لذا در سوره مبارکه «ابراهیم» از زبان موسای کلیم(سلام الله علیه) فرمود به همه جهانیان ابلاغ کنید، فرمود «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی اْلأَرْضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِیُّ حَمیدٌ» (2)
حالا بر فرض همه مردم کافر شوند این طور نیست که ما بگوییم آیه سوره مبارکه «ذاریات» (3) چون عملی نشده خدا به مقصد نرسید.
خدا چون خیّر محض است از خیّر محض جز نکویی ناید نه اینکه خدا ـ معاذ الله ـ ناقص است، کاری را انجام میدهد، این کار واسطه است بین او و بین کمال که از راهِ کار، خود به کمال برسد
این میشود انسان، این دیگر الله نیست! خدا چون خیّر است کار از او صادر میشود نه کار انجام میدهد برای اینکه به مقصد برسد.
لذا در همه موارد تنها راهِ کمالِ انسان، عبادت است؛ هر جا سخن از فیض خاص الهی است فوراً فرمود پس خدا را عبادت کنید.
پی نوشت ها:
1- الکافی، ج4، ص.39
2- سوره ابراهیم، آیه8
3- سوره ذاریات، آیه56
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 1 الی 4
کلمات کلیدی: