در تعبیر بعدی فرمود «وَلاَ یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ» مَکرِ بد و زشت، دامنگیر خود آن ماکرین میشود.
در روایات ما هست که اهل بیت فرمودند «مَن حَفَر لأخیه بئراً وقع فیها»؛ کسی برای دیگری چاه بِکَند خودش به چاه میافتد.
«مَن سلّ سیف البغی قُتل به» ... کسی که شمشیر ظلم را از غلاف بیرون بیاورد با همان شمشیر کشته میشود؛ که ما امیدواریم به برکت قرآن و عترت به وسیله همین طالبان، به وسیله همین القاعده، بساط آمریکا برچیده بشود؛ میدانید اینها را همینها راهاندازی کردند.
این بیان ائمه است، بیان اهل بیت است، این حق است، صدق است؛ اینطور نیست که اینها جایی درس خوانده باشند یا با گمان این حرف را زده باشند.
فرمود هر کسی شمشیر ظلم را از غلاف در بیاورد با آن کُشته میشود؛ «مَن سلّ سیف البغی قُتل به»
این یقینی است، اینها را از همین آیات گرفتند، خود ائمه(علیهم السلام) گاهی به شاگردانشان میفرمودند «ما اگر مطلبی گفتیم از ما سؤال کنید "از کجای قرآن استفاده کردید؟"» ...
این «وَلاَ یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ» حصر است؛ فرمود هر نقشه بد، دامنگیر خود آن نقّاش میشود ...
این انتقام است و تهدید ... شما هیچ انتظار ندارید مگر اینکه سنّت الهی درباره شما پیاده بشود؛ «فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ».
سنّت اوّلین چیست؟ در آیه 44 فرمود بروید بگردید ببینید سنّت اوّلین چیست؛ ما خیلیها را خاک کردیم.
در بخشهایی از قرآن کریم فرمود اینها که در برابر شما هستند هرگز به قدرتهای قبلی نبودند، ما آنها را از بین بردیم، اینها را هم از بین میبریم؛ اینها منتظر سنّت قبلی باشند.
گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره فاطر، آیات 42 الی 44
کلمات کلیدی:
«أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَهُمْ نَذِیرٌ لَیَکُونُنَّ أَهْدَی مِنْ إِحْدَی الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِیرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً»
یعنی تنفّر اینها، رمیدن اینها بیشتر شد ... برای اینکه قبلاً یک کفر داشتند، الآن کفر مضاعف شد؛ قبلاً کفر به توحید بود، الآن هم به توحید هم به رسالت.
چرا این کار را کردند؟ «اسْتِکْبَاراً فِی الْأَرْضِ»، اینها مستکبرند.
با کافر میشود کنار آمد ولی با مستکبر نمیشود کنار آمد.
در بخشی از آیات قرآن دارد بالأخره بعضیها کافر هستند، خب با شما کاری ندارند شما هم با آنها کاری نداشته باشید؛ با کفار هم میتوانید زندگی مسالمتآمیز داشته باشید.
در آیه هشت سوره مبارکه «ممتحنه» همین است؛ فرمود کُفاری در عالَم هستند که کاری با شما ندارند، شما هم کاری با آنها ندارید، با آنها میتوانید زندگی مسالمتآمیز داشته باشید، عادلانه رفتار کنید ... به استناد همین آیه، اصولی هم از قانون اساسی تدوین شده است.
کفار در عالَم زیادند، ما که نمیتوانیم با همه بجنگیم ... کار ما این نیست؛ فرمود: «لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»
فرمود کفاری که با شما کاری ندارند، تحریمی نکردند، مزاحمت ایجاد نکردند، ممانعت ایجاد نکردند، کسی که ممانعت ایجاد میکند اینها آنها را یاری نکردند، بدی نسبت به شما نکردند، خدا نهی نمیکند که شما نسبت به آنها نیکی کنید ... این برای کفار.
اما مستکبِر غیر از کافر است، فرمود «فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ» چرا؟ برای اینکه «إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ»، نه «لا اِیمان لهم» ...
نه چون ایمان ندارند، کافر هستند؛ خیلیها ایمان ندارند، کافرند، میشود با آنها زندگی کرد و کنار آمد؛ اما کسی که اَیمان ندارد(جمع «یَمین» یعنی قطعنامه، سوگند، توافق، موافقتنامه)، هیچ چیزی را به رسمیت نمیشناسد، خُب با چنین آدمی شما چگونه میتوانید زندگی کنید؟ ...
اینها قطعنامهشان، توافقشان، امضایشان را به رسمیّت نمیشناسند؛ «لاَیَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلّاً وَلاَ ذِمَّةً»، نه امضایشان محترم است، نه توافقشان محترم است.
خُب چگونه میتوانید با اینها زندگی کنید؟! امروز امضاء میکنند فردا انکار میکنند، امروز توافق میکنند فردا انکار میکنند ...
گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره فاطر، آیات 42 الی 44
کلمات کلیدی:
وقتی کسی مؤمن باشد، آیات الهی بر او تلاوت میشود «زَادَتْهُمْ إِیمَاناً»؛ وقتی کافر باشد آیات الهی بر او تلاوت میشود «فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ» ...
سرّش این است که الآن شما بهترین میوه و شادابترین میوه را وقتی به یک انسان سالم میدهید، این تناول میکند و فربه میشود.
ولی کسی که دستگاه گوارش او به زخم مبتلاست و میوه خام برای او ضرر دارد هر چه این میوه شیرین و پرآب را بیشتر مصرف بکند دردش بیشتر میشود؛ این میوه تقصیر ندارد، او در برابر این میوه یک عکسالعمل حادّی دارد.
آیات الهی نور است، هرگز کسی را گرفتار ظلمت نمیکند ولی قلب انسان تیره که در برابر این نور قرار میگیرد عکسالعملی نشان میدهد به صورت کفر و ارتداد و اشکال؛ لذا دردش افزوده میشود.
پس «و نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» اما «وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَاراً» همین آیه باعث میشود که مرض اینها بیشتر بشود برای اینکه اینها که «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ» وقتی آیه الهی میآید اینها انکار تازه دارند، نفرت تازه دارند، استکبار تازه دارند، سیّئهای بر سیّئات اینها افزوده میشود.
این سیّئهای که بر سیّئات اینها افزوده میشود منشأش آمدنِ این آیه است؟ نه ـ معاذ الله ـ آیه، سیّئه را اضافه کند.
آیه مثل میوه شاداب و شیرین است؛ این در برابر آن، عکسالعمل بد و تلخ و زشت نشان میدهد، بیماریاش بیشتر میشود.
گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره فاطر، آیات 39 الی 42
کلمات کلیدی:
... این همه آبها هدر میرود، خُب بارها به عرضتان رسید علوفه دیگر انرژی هستهای نیست! این را ما از خارج وارد میکنیم! لبنیات گران است! دام گران است! گوشت گران است!
ما هزارها هکتار همسایه ی دیوار به دیوار دریاییم، این فقط عُرضه و مدیریت میخواهد!
علوفه را ما از ترکیه وارد بکنیم، یعنی چه؟
غرض این است اینکه میگویند قرآن، تمدّن میآورد و تمدّن ما در تدیّن ماست، همین است.
یعنی همه چیز را من به شما دادم، شما خلیفه ی من هستید، نماینده ی من هستید، قائم مقامِ من هستید، زمین را آباد کنید! آقا باشید!
اینکه گفته شد قرآن مهجور است نه برای اینکه ما حفظ بکنیم و جایزه بگیریم!
جامعه قرآنی یعنی همین؛ خوب بخواند، بفهمد و عمل بکند.
فرمود شما مدیریت دارید، من شما را مدیر کردم؛ خُب اگر کسی این قدرت را نداشته باشد که خدا نمیفرماید شما خلیفه من هستید!
خدا ـ معاذ الله ـ اشتباه میکند یا خدا ـ معاذ الله ـ خلاف میگوید؟!
پس معلوم میشود مدیریت در جامعه هست، حالا هر کسی یک گوشه ی کار.
این همه برکاتی که شما در دفاع مقدس و امثال ذلک دیدید، در نوآوری دیدید، در فنّاوری دیدید، روزانه میبینید، پس معلوم میشود هست.
فرمود این نیروها را من به شما دادم، چون این نیروها را من به شما دادم شما را جانشین خودم قرار دادم ... هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلاَئِفَ فِی الْأَرْضِ از این به بعد اگر کسی کفر بورزد یا ایمان بیاورد دیگر مسؤول، خودش است.
گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره فاطر، آیات 32 الی 38
کلمات کلیدی:
با پیاده شده آیات قرآن در جامعه، امثال تحریم فسون و فسانه است!
در سوره مبارکه «هود» گذشت هُوَ أَنشَأَکُم مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیَها
آنجا بحث شد که استعمار از مقدسترین واژههای قرآنی است، وقتی به دست ستمکاران افتاد جزء پلیدترین واژهها شد.
خدا فرمود من شما را استعمار کردم، یعنی چه؟
یعنی زمان و زمین را مزیّن کردم به مسائل علمی، شما را هم مجهّز کردم به نیروی تدبیر، شما را آوردم در زمین، از شما به جِد خواستم زمین را آباد کنید ... وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیَها، من به جدّ خواستم زمین را آباد کنید، هیچ احتیاجی به دیگری نداشته باشید، هر جا هم نفس میکشید روزی همانجاست.
خُب اگر این آیات قرآنی خوب در جامعه پیاده میشد تحریم و امثال تحریم فسون و فسانه بود، آن وقت اگر کلّ اطراف ایران را دیوار بکشند ما در اینجا کاملاً میتوانیم خودمان را تأمین کنیم، اگر قرآنی باشیم! چون همه چیز در این مملکت هست ...
هُوَ أَنشَأَکُم مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیَها؛ من استعمار کردم، من مستعمِرم، شما مستعمَر من هستید ... یعنی چه؟
یعنی امکانات را آفریدم، یک؛
هوش و استعداد را به شما دادم،دو؛
برای اینکه گدای دیگران نباشید، روی پای خودتان بایستید -که به آن میگویند «اقتصاد مقاومتی»(یعنی کسی که دارد، مقاوم است، کسی که ندارد چطور مقاومت میکند؟)-، سه؛
اما همین واژه مقدس قرآنی، شده جزء پلیدترین واژهها!
آنها که بیگانهاند میگویند زمان و زمین برای شما، نیرو برای شما، همه چیز برای شما، برای ما کار کنید!؛ معنای استعمار همین است!
این کودتای ننگین 28 مرداد اینطور بود؛ استعمار منحوس یعنی تمام امکانات برای شما، برای ما کار کنید [امّا] استعمار قرآنی این است که تمام امکانات برای خدا، به شما داد، آقای خودتان باشید!
گزیده درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره فاطر، آیات 32 الی 38
کلمات کلیدی: