231
مثل آقای طباطبایی در واقع کم است، نه تنها از نظر علمی.
دارای شرح صدر و عظمت بودند و ما هم هرگز این طور نیستیم که یک کمونیست و کافری بیاید، ما مدام تحمّل کنیم.
ایشان میفرمودند که تابستانی من در «دَرَکه» بودم، آن روز بحبوحه کمونیستی و کفر بود، یکی از آن سران کفر و الحاد که منکر همه چیز بود، هشت ساعت مرحوم آقای طباطبایی از صبح تا غروب روزهای تابستان نشست و نشست، همین شخص کافر فردا در یکی از خیابان های تهران هم کیش خود را دید گفت: طباطبایی مرا موحّد کرد که «کفی بذلک فخرا». ادامه مطلب... کلمات کلیدی:
229
بر هر فردی لازم است تکالیف خود را انجام دهد اولاً، حقوق فرد یا جامعه یا خدا که بر عهده اوست تادیه کند ثانیاً
حق هر ذیحقی را ادا کند تا بشود عادل ...
کفّه دیگر #عدل این است که حقوقی که بر دیگران دارد، آنها را استیفا کند.
یک وقت حق خود را میبخشد، این #احسان است؛ یک وقت حق او را از او میگیرند و میربایند، این استذلال است، این ذلّت است.
عدالت در این است که انسان حقوق خود را از دیگران استیفا کند، بگیرد، زیر بار ظلم نرود.
اگر کسی ذلّتپذیر بود و ظلمپذیر بود، چنین فرد یا جامعهای عادل نیست؛ زیرا همانطور که #ظلم کردن با عدل مطابق نیست و موافق نیست، ظلمپذیری هم به شرح ایضاً
انظلام هم حرام است، مانند ظلم.
پس هر فردی و هر جامعه، حقی نسبت به دیگران دارد، اگر بر اساس احسان و تفضّل، حق خود را بخشید -که بالاتر از عدل است- سخنی در او نیست؛ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ
اوّل کلاس عدل است، بعد کلاس احسان.
و اگر نخواست حق خود را ببخشد و خواست حق خود را استیفا کند، این عدل است.
عدالت یک ملّت، ضامن #آزادی آن ملّت است.
ملّتی که حق خود را استیفا نمیکند، توان استیفای حق ندارد، چنین ملتی برده است و بردگی با عدالت سازگار نیست.
یکی از بیانات نورانی علیبن ابیطالب سلاماللهعلیه این است: مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِی حَقَّهُ فَقَدْ عَبَدَهُ
اگر کسی حق دیگری را ادا کند که دیگری حق او را ادا نمیکند، این تادیه یکجانبه یا استیفای یکجانبه با حریّت سازگار نیست، با بردگی سازگار است ....
پس ما هم موظفیم حقوق دیگران را تادیه کنیم، هم مکلفیم که حقوق خود را استیفا کنیم؛ پذیرش ستم با عدل سازگار نیست.
سخنرانی آیتالله جوادی آملی با موضوع «عدالت اجتماعی در پرتوی نهضت حسینی»
رادیو معارف/برنامه بر کرانه فرات
1398/7/30
کلمات کلیدی:
230
فرمود اینها کسانی هستند که «أُولئِکَ هُمْ أُولُوا اْلأَلْبابِ» می باشند؛ پس «لبیب» کسی است که اهل تحقیق باشد، مکتب های گوناگون را ببیند، نظریه پرداز باشد، کم حوصله نباشد، تحمّل کند و قدرت تشخیص داشته باشد.
همین کتاب های کفر و ضلال برای یک عدّه خرید و فروش آن حرام است، چون کتب ضلال است، مطالعه اینها حرام است، چون انحراف میآورد، هم حرمت تکلیفی دارد، هم بطلان وضعی دارد، میشود کتاب ضلال.
خدا هم امام (رضوان الله علیه) و هم مرحوم علامه طباطبایی را غریق رحمت نماید؛ امام (رضوان الله علیه) برای نوشتن آن اسرار هزار ساله، خیلی از این کتاب های ضلال را مطالعه میکرد.
سیدنا الاستاد فرمود ما دویست کتاب ـ البته دویست کتاب آن روز کم نبود ـ از آن کتاب هایی که کفر بود، ضلال بود، از آنِ کمونیست ها بود را ما تهیه کردیم تا شصت سال قبل این کتاب شریف اصول فلسفه را نوشتند. ادامه مطلب... کلمات کلیدی: