سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزد ابلیس مرگ هیچ یک از مؤمنان، از مرگ فقیه محبوب تر نیست . [امام صادق علیه السلام]
کشکول حکمت های قرآنی- گزیده بیانات حکیمانه آیت الله جوادی آملی
پیوندها

244

در قرآن فرمود ما حرف ها را بازگو می کنیم، گوش شنوا این ها را تحویل می گیرد «و تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ» (1)...

فرمود هر کس هر جا می رود، باید ظرف و وعائی همراه او باشد؛ ما این ظرف را دادیم، اما شما این ظرف ها را با چیز دیگر پر گردید.

انسان چقدر قصه و چقدر سریال و چقدر روزنامه های باطل و امثال باطل را باید بخواند؟ مگر آدم هر چیزی را می خواند؟ هر قصه ای را می خواند؟ هر کتابی را می خواند؟.

شما شرح حال این بزرگان را مطالعه کنید؛ نذر برای ما رایج است، قسم برای ما رایج است، اما عهد در بین ما مرسوم نیست؛ این «رسالة العهد» را بسیاری از بزرگان نوشتند ... خیلی از بزرگان عهد کردند که قصه نخوانند، کتاب های غیر علمی نخوانند، حرف های غیر علمی نزنند، حرف های غیر علمی را گوش ندهند.

مگر ظرفیت ما چقدر است؟ اگر انسان قصه گوش بدهد، مدام سریال ببیند، مدام روزنامه های باطل بخواند، این جام پر می شود.

فرمود آدم وقت خود را برای حرف غیر علمی تلف می کند « و تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ» ...

خدا مرحوم آخوند صاحب کفایه را غریق رحمت کند؛ مثالی زد که این درخت مگر چقدر آب می خواهد؟ شما آب شور به او دادی، این دیگر آب شیرین جذب نمی کند، این درخت یک مقدار آب می خواست و شما هم آب شور به او دادی، این پس فردا می خشکد، بعد شما آب شیرین بخواهی به او بدهی که جذب نمی کند.

این ذهن ما یک ظرفیت خاص دارد، کسی این ظرف را با مظروف باطل پر کند که دیگر جا برای معارف نیست ...

بعد خود حضرت امیر که مصداق کامل «أذن واعیه» است، در همان جریانی که به کمیل فرمود «یَا کُمَیْل بْن زِیَادٍ، إِنَّ هذهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا» (2) ... این جان ما ظرفی است که با تمام ظروف عالم فرق می کند ... فرمود تنها ظرفی که هر چه شما بریزید از آن کم نمی شود، یک؛ ظرفیت آن افزوده می شود، دو؛ این جان آدم است ...

این طلبه ای که وارد حوزه علمیه شد، اول ظرفیت ده تا مطلب علمی را دارد، وقتی این ده تا مطلب را یاد گرفت، ظرفیت صدتا مطلب را پیدا می کند، وقتی صد مطلب را یاد گرفت، ظرفیت هزار مطلب پیدا می کند؛ این ظرفی است که با آمدن مظروف، وسیع تر می شود، این حرف ها بوسیدنی نیست؟! ...

فرمود «وعاء یضیق بما جعل فیه إلا وعاء العلم فإنه یسع به» (3)؛ هیچ کس نمی تواند بگوید من ظرفیتم همین قدر است، شما مظروف بگیرید ظرفیت آن اضافه می شود، این می شود شرح صدر، کسی نگوید من این مقدار قابلیت دارم.

داد او را قابلیت شرط نیست/ بلکه شرط قابلیت داد اوست (4)

...

شما می بینید این چشمه هایی که رسوبات دارد ... وقتی که اول یک سرزمین دشت و شفاف است، این چشمه ای که با رسوب و املاح معدنی می جوشد، این راه خودش را می بندد، بسیاری از همین أحجار همان رسوبات معدنی این چشمه هاست، این اول کاری که می کند راه خودش را می بندد، می شود قسی «أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً» (5) نه چیزی از آن بیرون در می آید به نام فطرت، نه چیزی به درون نفوذ می کند به نام علم حوزه و دانشگاه.

این می شود «فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ ? أُولَ?ئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» (6) که «أعاذنا الله من شرور أنفسنا وسیّئات أعمالنا»


فراز پایانی درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 19 الی 23

پی نوشت ها:

1. سوره حاقّه، آیه 12

2. نهج البلاغه، حکمت 147

3. نهج البلاغه، حکمت 147

4. مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش 63

5. سوره بقره، آیه 74

6. سوره رمز، آیه 22


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 100/10/3:: 4:28 عصر     |     () نظر