231
مثل آقای طباطبایی در واقع کم است، نه تنها از نظر علمی.
دارای شرح صدر و عظمت بودند و ما هم هرگز این طور نیستیم که یک کمونیست و کافری بیاید، ما مدام تحمّل کنیم.
ایشان میفرمودند که تابستانی من در «دَرَکه» بودم، آن روز بحبوحه کمونیستی و کفر بود، یکی از آن سران کفر و الحاد که منکر همه چیز بود، هشت ساعت مرحوم آقای طباطبایی از صبح تا غروب روزهای تابستان نشست و نشست، همین شخص کافر فردا در یکی از خیابان های تهران هم کیش خود را دید گفت: طباطبایی مرا موحّد کرد که «کفی بذلک فخرا».
این در بحبوحه قدرت کمونیستی بود، مارکس و انگلس فضا را گرفته بودند، اصلاً عارشان میآمد که بگویند دین مسخره است، اصلاً اسم دین را نمیبردند تا بگویند دین مسخره و افیون است.
آن قدر مسأله دین مضحکه شده بود که اصلاً حاضر نبودند اسم آن را ببرند.
هشت ساعت گفت ما نشستیم، صبح چهار ساعت، عصر هم چهار ساعت، بالأخره تا غروب این شخص را موحّد کرد و برگرداند.
او یکی از سران کمونیست و سران حزب توده بود؛ این شخص یقیناً جزء «اولوا الالباب» است، یقیناً جزء «بَشِّر عِبَادِ» است که ذات اقدس الهی، او و همفکران او و همه شما را مشمول رحمت ویژه خود قرار دهد.
«و الحمد لله رب العالمین»
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 11 الی 18
مطالب مرتبط قبلی:
لزوم مطالعه کُتُب ضلال برای اهل تحقیق و صاحب نظران
خواندن کُتُب «ضلال» برای چه کسانی جایز است؟
کلمات کلیدی: