سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیا پس از سرکشى روى به ما نهد ، چون ماده شتر بدخو که به بچه خود مهربان بود ، سپس این آیه را خواند « و مى‏خواهیم بر آنان که مردم ناتوانشان شمرده‏اند منّت نهیم و آنان را امامان و وارثان گردانیم . » [نهج البلاغه]
کشکول حکمت های قرآنی- گزیده بیانات حکیمانه آیت الله جوادی آملی
پیوندها

225

هر علمی، هر قانونی، هر اخلاقی، این سه تا عنصر اصلی را دارد؛ آنها که اهل این معارف الهی نیستند، تمام تحقیقات اینها ابتر است، آن عنصر اصلی را ندارند ...

یکی آن، مواد جزئی موردِ عمل است که مجلس قوانین عادی را تصویب می‌کند و آن مواد قانونی را عمل می‌کنند؛ یک معلم اخلاق، مواد اخلاقی را بررسی می‌کند؛ یک معلم حقوق، مواد حقوقی را بررسی می‌کند ...

این مواد را از یک مبانی می‌گیرند، اخلاقیات، سیاسیات، اجتماعیات، فرهنگ، عادات وآداب خود را از این مبانی می‌گیرند، مثل مساوات، مواسات، استقلال، امنیت، امانت، صداقت، آزادی و مهم?تر از همه عدالت که اینها مبانی است، از این مبانی آن مواد را استخراج می‌کنند.

در بین همه این مبانی، کلید همه اینها عدالت است؛ یعنی درست است که صدق لازم است، امنیت لازم است امانت لازم است، اما همه اینها باید بر محور عدل باشد.

در بین مبانی، عدل حرف اول را می‌زند؛ تا اینجا ما با آنها شریک هستیم.

اما «عدل» که یک کلمه سه حرفی «عین و دال و لام» است، معنای آن خیلی روشن است؛ مفهوم عدل این است که «وضعُ کلّ شیء فی موضعه»، هر چیزی سر جایش باشد، این را هم ما قبول داریم، هم آنها قبول دارند.

اما جای اشیا کجاست، جای اشخاص کجاست؟ در اینجا دست مسلمان ها پر است، دست آنها خالی است.

جای اشیا را اشیاآفرین می‌داند، جای اشخاص را اشخاص آفرین می‌داند، جای زن کجاست، جای مرد کجاست، جای حقوق کجاست، جای بیت المال کجاست، جای حجاب کجاست، جای عفاف کجاست، جای امنیت کجاست، اینها جایش کجاست؟

شما می‌بینید این بزرگوار جناب آقای «نمر» این حق گفته و از استقلال کشور و دین خود حمایت کرده، دارند او را اعدام می‌کنند و آن را عدل می‌دانند (این عربستان اگر بیدار نشود، بالأخره ملت بیدارش می‌کنند، مگر می‌شود شما این خون پاک را همین طوری بریزید.)

غرض این است که دست اینها خالی است، حقوق بشر هم همین طور است، اینها صبغه علمی ندارد، عدل را خودشان معنا می‌کنند.

تروریست بد و خوب را خودش معلوم می‌کند، یک روز تروریست می‌داند، یک روز محور شرارت می‌داند، یک روز آزادی طلب می‌داند، چون عدل که «وضع کلُّ شیء فی موضعها» است، این به دست «الله» است و این را قبول ندارند، چون جای اشیا را خودشان تأمین می‌کنند، دنیا آشوب شده است.

 بنابراین علم هم همین طور است، همه موادِ جزئی علم را مبانی تعیین می‌کند؛ علوم انسانی، روان شناسی، روان کاوی، جامعه شناسی و ...، همه اینها موادی دارد که در جامعه باید پیاده و عمل شود؛ این مواد را از مبانی می‌گیرند، این مبانی را باید از آن عنصر سوم به نام منابع بگیرند که منبع همه اینها وحی است.

آنکه اشیا و اشخاص را آفرید، باید بگوید حکم چیست؛ ما که نه از اول خبر داریم، نه از آخر خبر داریم، چگونه می‌توانیم جای اشیا را معین کنیم؟

بگوییم زن و مرد با هم مساوی‌اند؟! اینکه در قرآن کریم می‌فرماید شما دست به احکام ارث نزنید، «لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً» (*) شما از آینده که خبر ندارید، این سهامی که ما تعیین کردیم، بگذارید به همین وضع باشد، آنکه نمی‌داند می‌گوید بین برادر و خواهر چه فرق است؟

تو که خلق نکردی، چه می‌دانی که سهام برادر و خواهر نباید تفاوت داشته باشد یا باید تفاوت داشته باشد، فرمود «لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً».

لذا اگر دست آنها به منابع اصلی نرسد، همه این علوم می‌شود ابتر.

از مبنا شروع می‌کنند به ماده می‌رسند، اینها فقط بین مبنا و ماده دور می‌زنند؛ در حالی که باید از مواد به مبانی، از مبانی به منابع، و از منابع باید شروع ‌کنند تا دست آنها پر باشد.

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 11 الی 18

متن و صوت کامل جلسه

پی نوشت:

*- سوره نساء، آیه11 

مطلب مرتبط قبلی:

آیا دوچرخه سواری اسلامی داریم؟!

لینک در کانال تلگرامی کشکول حکمت


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 98/5/3:: 3:46 عصر     |     () نظر