شرط آسایش خانواده و رفاه جامعه/10
اگر در سوره مبارکه فجر فرمود آنها خیال میکنند که این کرامت است و ما هم برابر خیال آنها تعبیر به اکرام میکنیم، اینچنین نیست؛ اینها مبتلا به ثروتاند.
أَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاَهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ؛ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاَهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ؛ کَلَّا!، نه این اهانت است، نه آن اکرام! هر دو ابتلاست.
برخی به فقر مبتلایند، بعضی به ثروت مبتلایند، این مبتلا به ثروت است یعنی ممتحَن.
اگر رشد فکری ما و نظام ارزشی ما به این باشد که داشتن، کمال نیست آن وقت کسی که خانه خوبی دارد، فرش خوبی دارد، اتومبیل خوبی دارد، ما او را حالا لازم نیست تحقیر کنیم ولی به چشمِ احترام نگاه نمیکنیم.
اگر جامعه ما اینها را با چشم احترام نگاه نکند او برای چه حالا با این اتومبیل پُز بدهد؟ وقتی میبیند هر کس میآید با روی تُرُش کرده او را نگاه میکند، او حسابش را جمع میکند، یا چنین اتومبیلی را وارد نمیکند، یا سوار نمیشود.
جامعه باید بداند این کَرَم نیست ... فرمود کَلَّا! بعضیها مبتلا به اتومبیل خوباند، بعضیها مبتلا به پیادهرویاند؛ این ابتلاست، آزمون است...
اگر ما فهمیدیم که این است، تلاش و کوششمان را میکنیم که راحت زندگی کنیم.
یک رفاه نسبی؛ هر چه شد به همان اندازه قانعیم، تلاشمان را میکنیم و خدا هم وعده داد؛ به این شرط که آن کسی که بِیَده عُقدة النظام است او هم عاقلانه تدبیر بکند.
«هِیت» منطقهای است که عدهای در آنجا زندگی میکردند و وجود مبارک حضرت امیر این کمیل را مسئول آن منطقه کرد؛ در دستگاه اموی یک عدّه آمدند و غارت کردند و بساط او را به هم زدند.
وجود مبارک حضرت امیر نامهای نوشته -که این نامه در نهجالبلاغه هست- به کمیل گفت که من این مأموریت را دادم، امکانات دادم، مأمور نظامی دادم، نیروی مسلّح دادم، تو نتوانستی از آن منطقه دفاع بکنی!(*)
یعنی برخیها فقط به درد دعای کمیل میخورند، به درد سِمت و شغل نمیخورند، با اینکه کمیل از اصحاب خاصّ حضرت بود، حضرت دست او را گرفته از مسجد کوفه به بیرون برده آن مطالب عالیه را فرموده.
مگر هر کسی میتواند شهرش یا روستایش یا کشورش را اداره کند؟
مدیریت و درایت یک نعمت الهی است.
پی نوشت:
*- نهجالبلاغه، نامه 61
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 28 الی 32/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور،1395/3/2
کلمات کلیدی: