فرمود در مدینه شما معمولاً یا کارگر اینها بودید یا وام گیر از اینها بودید؛ سرمایه در مدینه به دست یهودیها بود و شما کوخنشین بودید و اینها کاخنشین بودند؛ قلعه برای اینها بود، شما هر وقت کمک میخواستید، مال میخواستید، وام میخواستید از اینها وام میگرفتید.
بنابراین فکر نمیکردید که شما بتوانید یهودیها را از مدینه بیرون کنید، این شدنی نبود و آنها هم احتمال نمیدادند که از مدینه بیرون بروند، برای اینکه تمام توان در اختیار آنها بود، شما اینجا چهارتا کارگر بیشتر نبودید، با چه عاملی شما میتوانستید اینها را بیرون کنید؟! با چه عاملی آنها احتمال میدادند که مجبور بشوند از مدینه فرار کنند؟!
فرمود هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ...
فرمود شما در کلّ حجاز هیچ فکر نمیکردید یک مشت فقرای مستضعف بتوانند اغنیای مستکبر مُترفِ مُسرف را از شهرشان بیرون کنند، اولین بار ما این کار را کردیم ...
فرمود مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِنَ اللَّهِ؛ نه شما فکر میکردید که اینها فرار میکنند، نه آنها خیال میکردند که میشود آنها را بیرون کرد.
هم آنها به قدرتشان متّکی بودند و هم شما گرفتار ضعف بودید ...
قلعههایی که داشتند فکر میکردند آنها را حفظ میکنند، قدرت مالی هم که داشتند فکر میکردند پشتوانه آنهاست، شما هم کوخنشین بودید هم دستتان خالی بود لذا از نظر مسائل عادی هیچ راهی نبود که شما پیروز بشوید؛ نه شما فکر میکردید نه آنها فکر میکردند.
نظیر ارتش قوی و نیرومند آمریکا که در ایران مسلّط بود؛ آنها هم همینطور شد.
هیچگاه ایرانیها فکر نمیکردند که بتوانند این آمریکاییها را از کشور بیرون کنند، آنها هم فکر نمیکردند که باید فرار کنند.
هم آنها با آن قدرتی که داشتند فکر نمیکردند فرار میکنند، هم در داخل کسی فکر نمیکرد که میشود آنها را از بین بُرد و شد مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِنَ اللّه
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 17 الی 23/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور،1395/2/27
کلمات کلیدی: