سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدا ایمان را واجب کرد براى پاکى از شرک ورزیدن ، و نماز را براى پرهیز از خود بزرگ دیدن ، و زکات را تا موجب رسیدن روزى شود ، و روزه را تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد ، و حج را براى نزدیک شدن دینداران ، و جهاد را براى ارجمندى اسلام و مسلمانان ، و امر به معروف را براى اصلاح کار همگان ، و نهى از منکر را براى بازداشتن بیخردان ، و پیوند با خویشاوندان را به خاطر رشد و فراوان شدن شمار آنان ، و قصاص را تا خون ریخته نشود ، و برپا داشتن حد را تا آنچه حرام است بزرگ نماید ، و ترک میخوارگى را تا خرد برجاى ماند ، و دورى از دزدى را تا پاکدامنى از دست نشود ، و زنا را وانهادن تا نسب نیالاید ، و غلامبارگى را ترک کردن تا نژاد فراوان گردد ، و گواهى دادنها را بر حقوق واجب فرمود تا حقوق انکار شده استیفا شود ، و دروغ نگفتن را ، تا راستگویى حرمت یابد ، و سلام کردن را تا از ترس ایمنى آرد ، و امامت را تا نظام امت پایدار باشد ، و فرمانبردارى را تا امام در دیده‏ها بزرگ نماید . [نهج البلاغه]
کشکول حکمت های قرآنی- گزیده بیانات حکیمانه آیت الله جوادی آملی
پیوندها

دانشگاه ها غرق در علوم دینی هستند! 

الآن دانشگاه‌ها غرق در علوم دینی هستند منتها کسانی که آشنا نیستند، این سرقت است؛ چرا؟

برای اینکه خلقت را رها کردند گفتند طبیعت؛ داده? خدا را که عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ است برای خود دانستند گفتند مال خودم است ...

این چراغ را در درون تو خدا روشن کرده، تو با چراغ خدا داری کار خدا را می‌بینی ... شما با چراغ الهی کار خدا را دیدی، این متن دین است، چرا می‌گویی طبیعت؟!

بنابراین برخی‌ها در دین غرق‌اند و نمی‌دانند ما علم غیر دینی نداریم.

اگر ما در جهان، خلقت نمی‌داشتیم، طبیعت می‌داشتیم، مجاز بودند بگویند زمین‌شناسی، اسلامی و غیر اسلامی ندارد.

خُب چطور بررسی فعل معصوم می‌شود دینی، بررسی فعل خدا دینی نیست؟

قول معصوم را در حوزه‌ها بررسی می‌کنند می‌شود دینی؛ فعل معصوم را در حوزه‌ها بررسی می‌کنند می‌شود دینی؛ فعل خدا را در حوزه‌ها بررسی می‌کنند می‌شود تفسیر و دینی؛ اما فعل خدا را در دانشگاه‌ها بررسی بکنند دینی نیست؟!

تفسیر خلقت فرض ندارد که دینی نباشد و این علم هم داده? اوست، چراغ اوست ?عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ?

حضرت امیر فرمود حرف‌ها، حرف‌های ماست؛ دیگران گرفتند به اسم خودشان ثبت کردند «سُمّی سارقاً» ...

وقتی فرش سرقت شد معنایش این نیست که تار و پودش فرق می‌کند، نه! فرش همان فرش است منتها برای این آقا نیست، برای دیگری است.

این طبیعت نیست، خلقت است؛ این علم برای شما نیست، داده? اوست، فضل خداست، آخرها هم از شما می‌گیرند.

اگر مدینه یِ علم است که پیغمبر است، اگر درِ مدینه است که ما هستیم، شما چه کاره هستید؟ شما نه در شهرید نه درِ شهر؛ البته ما در را باز کردیم ریختیم بیرون شما هم گرفتید؛ پس بگویید از کجا گرفتید ...

اگر مدینه یِ علم است که پیغمبر است، اگر درِ مدینه است که ما هستیم، شما چه کاره هستید؟ شما نه در شهرید نه درِ شهر؛ البته ما در را باز کردیم ریختیم بیرون شما هم گرفتید؛ پس بگویید از کجا گرفتید «سُمّی سارقاً» ...

برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره نمل، آیات 66 تا 75/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1394/9/16

صوت کامل جلسه

متن کامل جلسه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 94/10/18:: 9:38 عصر     |     () نظر